id
stringlengths 1
7
| title
stringlengths 1
132
| text
stringlengths 40
186k
| url
stringlengths 37
43
|
---|---|---|---|
249196 | گردهبن | گرده بن، روستایی است از توابع بخش لاجان و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان لاهیجان شرقی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۵۳۱ نفر (۸۷ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249196 |
249197 | هابلس (لاجان) | هابلس، روستایی است از توابع بخش لاجان و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان لاهیجان شرقی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۴۱ نفر (۷ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249197 |
249199 | پسوه | پسوه، روستایی است از توابع بخش لاجان و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان لاهیجان شرقی قرار داشته و تا سال ۹۱ بیش از ۳۵۰۰ نفر جمعیت را در خود جای دادهاست.
قلعه پسوه.
در فرهنگ دهخدا آمدهاست که قلعه پسوه . [ق َ ع َ پ َس ْ وَ] (اِخ) دهی است از دهستان لاهیجان بخش حومهٔ شهرستان مهاباد، واقع در ۳۸۵۰۰گزی باختر مهاباد و ۱۳۵۰۰ گزی خاور شوسهٔ خانی به نقده. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل مالاریایی و دارای ۷۸۲ تن سکنه است. آب آن از رودخانهٔ آواجیر و محصول آن غلات، توتون، حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه ارابه رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۴).
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249199 |
249200 | خرنج | خرنج، روستایی است از توابع بخش لاجان و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان لاهیجان شرقی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۶۴۰ نفر (۱۱۶ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249200 |
249201 | کانی بداغ | کانی بداغ، روستایی است از توابع بخش لاجان و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان لاهیجان شرقی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۲۶۰ نفر (۴۸ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249201 |
249202 | توان (پیرانشهر) | توان، روستایی است از توابع بخش لاجان و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان لاهیجان شرقی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۱۹۰ نفر (۲۵ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249202 |
249203 | بالابان (پیرانشهر) | بالابان، روستایی است از توابع بخش لاجان و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان لاهیجان شرقی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۱۴۰ نفر (۲۲ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249203 |
249204 | کانی ملا | کانی ملا، روستایی است از توابع بخش لاجان و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان لاهیجان شرقی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۲۵۷ نفر (۴۲ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249204 |
249205 | کیله علیا | کیله علیا، روستایی است از توابع بخش لاجان و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان لاهیجان شرقی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۲۷۹ نفر (۵۵ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249205 |
249207 | پیرکانی | پیرکانی، روستایی است از توابع بخش لاجان و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان لاهیجان غربی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۱۸۱ نفر (۲۶ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249207 |
249208 | حمزهآباد سفلی | حمزهآباد سفلی، روستایی است از توابع بخش لاجان و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان لاهیجان غربی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۱۳۷ نفر (۱۶ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249208 |
249209 | حمزهآباد علیا | حمزه آبادعلیا، روستایی است از توابع بخش لاجان و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان لاهیجان غربی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۱۵۵ نفر (۲۱ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249209 |
249210 | خالدار | خالدار، روستایی است از توابع بخش لاجان و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان لاهیجان غربی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۳۲۶ نفر (۵۵ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249210 |
249211 | رزگاری (پیرانشهر) | رزگاری، روستایی است از توابع بخش لاجان و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان لاهیجان غربی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۹۱۲ نفر (۱۸۱ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249211 |
249212 | قوبه | قوبه، روستایی است از توابع بخش لاجان و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان لاهیجان غربی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۲۶۱ نفر (۳۸ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249212 |
249213 | هوارابید | هوارابید، روستایی است از توابع بخش لاجان و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان لاهیجان غربی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۱۵۸ نفر (۳۰ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249213 |
249214 | سیلوه | سیلوه، روستایی است از توابع بخش لاجان و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان لاهیجان غربی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۹۱۹ نفر (۱۶۸ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249214 |
249215 | کولیج | کولیج، روستایی است از توابع بخش لاجان و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان لاهیجان غربی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۷۵۰ نفر (۱۱۳ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249215 |
249216 | گردهسور | گرده سور، روستایی است از توابع بخش لاجان و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان لاهیجان غربی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۴۸۶ نفر (۸۸ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249216 |
249217 | جلدیان | جلدیان، روستایی است از توابع بخش لاجان و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی [ایران]. تپه قلات جلدیان با قدمتی بیش از هفت هزار سال مربوط به دوران پیش از تاریخ ایران باستان است، این اثر در تاریخ ۱۶ دی ۱۳۴۵ با شماره ثبت ۶۱۳ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
جمعیت.
این روستا در دهستان لاهیجان غربی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت آن۱۵۸۰ نفر (۴۰۸ خانوار)
بودهاست.زبان همه ی مردم روستا کردی(موکریانی) است
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249217 |
249218 | زبکا | زبکا، روستایی است از توابع بخش لاجان و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان لاهیجان غربی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۱۹۱ نفر (۲۹ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249218 |
249219 | گرد کولان | گرد کولان، روستایی است از توابع بخش لاجان و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان لاهیجان غربی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۲۰۷ نفر (۳۱ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249219 |
249220 | ماشکان | ماشکان، روستایی است از توابع بخش لاجان و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان لاهیجان غربی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۳۰۵ نفر (۴۵ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249220 |
249222 | نبرد آردن | تهاجم آردن یا نبرد آردن یا نبرد بولج آخرین تلاش گسترده آلمان نازی برای جلوگیری از تهاجم نیروهای متفقین به خاک این کشور در جنگ جهانی دوم است. این درگیری نظامی در منطقهٔ آردن رخ داد.
این نبرد در ابتدا با شکستن خط مقدم متفقین در غرب و تسخیر آنتورپ و قطع تدارکات همراه بود. فیلدمارشال گرت فن روندشتت از شمال لوکزامبورگ و منطقهٔ آردن به مواضع متفقین حمله کرد و تلفات سنگینی بر ارتش دوازدهم آمریکا وارد آورد. در آن روز برنارد لاو مونتگومری فرماندهٔ جبههٔ شمالی و عمر برادلی فرماندهٔ جنوب بود. هماهنگی این دو نیرو سبب شکست دشمن شد. واحد محاصره شدهٔ آمریکایی در نبرد باستون نیز در برابر حملات آلمان پایداری کرد و حمله را از سر گذرانید. با وجود برف سنگینی که باریده بود، متفقین در ۳ ژانویهٔ ۱۹۴۵ دست به ضد حمله زده و تا ۱۶ ژانویه منطقه را از دشمن پاکسازی کردند.
هدف اولیهٔ آلمان تصرف شهر اسپا بود که مرکز تدارکاتی و انبار سوخت آمریکاییها و محل ذخیره میلیونها لیتر سوخت آنها بود. آلمان از حیث سوخت و بنزین به شدت در مضیقه قرار داشت. مقاومت جدی نیروهای آمریکایی در قسمتهای شمالی و جنوبی از رخنه آلمان در مونشو و باستون جلوگیری و پیشروی آن را متوقف نمود.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249222 |
249227 | جاهلیت | جاهلیت از مفاهیم مصطلح در اسلام و نامی است که به حالت فکری مردم عرب پیش از ظهور اسلام داده شدهاست. این واژه در قرآن هست اگر چه تفسیرهای متفاوتی از آن شدهاست. تاریخدانان و پژوهشگران تاریخ نیز گاه این واژه را برای اشاره به جامعه عربستان پیش از اسلام بکار میبرند.
بر اساس خوانشِ سنتی در اسلام، در دوران جاهلیت مردم شبه جزیره عربستان بت میپرستیدند و برایش قربانی تقدیم مینمودند؛ تا اینکه با ظهور دین اسلام آئین بتپرستی برچیده شد. در مقابل پژوهشهای مبتنی بر باستانشناسی، نظری متفاوت در بابِ این دوران را ارائه میدهند که بر اساس آن در سرزمین اعرابِ قبل از اسلام، نه تنها از قرنِ چهارمِ میلادی به بعد نشانهای بتپرستی وجود ندارد، بلکه حضور کتیبههای یهودی و مسیحی پرشمار است.
بهطور کلی، آغاز و میانه و پایان دوران معروف به جاهلیت مورد اختلاف دانشمندان اسلامی است. برخی آن را فاصله میان نوح و ادریس، و برخی میان آدم و نوح و گروهی زمان میان موسی و عیسی دانستهاند، جمعی نیز جاهلیت را عصر عیسی تا محمّد پنداشتهاند. به هر صورت پایان این زمان را گاه ظهور محمد و گاه فتح مکه گفتهاند.
اختلاف در معنای جاهلیت.
در سدة
۱۹م/۱۳ق گلدزیهر، با نظر نویسندگان مسلمان مخالفت کرد و چنین اظهار داشت که «جهل» در دوران پیش از اسلام، نه در مقابل «علم» که در مقابل «حلم» مینشستهاست. نظر گلدزیهر را بسیاری پسندیدند؛ در زمینة تاریخ ادبیات عرب که خواه ناخواه با عنوان «عصر جاهلی» آغاز میشود، نویسندگان باختر به همین نظریه گرایش یافتند. بلاشر و ویر و نویسندگان «دائرةالمعارف اسلام» و دیگران نیز آن را کاملاً پذیرفتهاند.
اما ایزوتسو با بهرهگیری از پژوهشهای گلدسیهر، بیش از همه به موضع پرداخته، و با استناد به روایات معروف اسلامی نتیجه گرفتهاست که جاهلیت در نظر پیامبر و مردم آن روزگار دورهای نبود که گذشته باشد، بلکه حالت روانی خاصی بود که با برآمدن اسلام، دامن درکشیده بود، اما آثارش همچنان در جامعه عربها میتوانست مشاهده شود.
پژوهشهای تاریخی و باستانی در بابِ این دوران.
محمدعلی امیرمعزی بر اساس پژوهشهای خودش و دیگر پژوهشگران، به تأثیر یکتاپرستی کُتُبِ مقدس در سرزمین اعراب اشاره میکند ومیگوید: «برخلاف آنچه که به شکل متاخر دفاعیههای مسلمانان ابراز داشتند، در سرزمین اعراب قبل از اسلام ملقب به «دوران جاهلیت»، نه هرج و مرج و بتپرستی بود، و نه اسلام آغاز یکتاپرستی عربی بود. چندخدایی احتمالاً طی قرنهای متمادی در آنجا وجود نداشتهاست، مگر اینکه شاید به شکل کلی در میان برخی از بادیهنشینانِ کوچنشین وجود داشتهاست.» بر اساس این پژوهشها، حجاز پیشااسلامی، محل حضور و برخورد ادیان و تمدنهای مختلف، از یهودیت و مسیحیِ سریانی تا ادیان ایرانی و اتیوپی بودهاست.
به گفته کریستیان روبَن، باستانشناس، کتیبهشناس و متخصص تاریخ اعراب قبل از اسلام، از قرن چهارمِ بعد از میلادِ مسیح، هیچ نشانهٔ باستانی از حضور سنتهای بتپرستی در این سرزمین یافت نمیشود؛ در مقابل سنگنبشتههای یهودی و مسیحی فراوان است؛ بهویژه در جنوبِ سرزمین عربستان و در دورانهایی از ابرهة بن صباح و حمیر که حضور این ادیان را در سطح بالای مفهومی قابل مشاهده است.
تقسیمبندی جزیره عرب.
در آن دوران جزیره عرب به سه قسمت تقسیم شده بود که عبارتند از:
قبائل عرب.
تاریخ نویسان، قوم عرب را به سه طبقه تقسیم نمودهاند که عبارتند از:
نبرد ذیقار.
تاریخنویس بزرگ ونسبنویس عرب: «محمود بن علی بن ناصر ال أبو بکر» مینویسد: از قبائل مهم قبیلهٔ بنی شیبان البکری، به سر پرستی هانی بن مسعود الشیبانی توانست قبائل عرب صحرای دیار بکر (در شمال عراق کنوی) جمعآوری کند ولشکری انبوه تهیه نماید وبا لشکری که پادشاه ساسانی برای سرکوب اعراب فرستاد بود در مکانی به نام «ذی قار» بجنگد، در این جنگ اعراب بر لشکر کسری چیره شدند ودو سردار بزرگ ایرانیان به نامهای:
هامرز تستری و سردار جلابزین کشته شدند. این جنگ در تاریخ به نام نبرد ذی قار مشهور است. و اولین باری بود که اعراب بر ایرانیان پیروز میشوند. تاریخ نویسان این واقعه به سال ۶۰۹ میلادی ترجیح میدهند، یعنی در بدایات ظهور اسلام در شبه جزیره عربستان.
شاخههایی از قبیلهٔ بزرگ «بنی بکر» امروزه تقریباً در تمام کشورهای عربی منتشر هستند؛ بهطور مثال:شبه جزیره عربستان، یمن، شام، «آل ابوکر» در فلسطین (در منطقهٔ جنین)، و غزه، «آل البطاینه» در اردن (اربد)، «آل ابوغوش» در قدس، «آل الحوت» در مصر، و لبنان تمام اینها فروعی از قبیلهٔ بزرگ «بنی بکر» تغلب هستند. همچنین أمراء از قبیلهٔ بکر بن وائل (تغلب) در سراسر شبه جزیره عربستان در دوران جاهلیت منتشر شده بودند و ساکنان اصلی این مناطق بودند.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249227 |
249235 | تارا کمانگر | تارا آرتمیس کمانگر آهنگساز و نوازندهٔ پیانو و ویولن ایرانی-آمریکایی است.
تارا از سال ۲۰۱۰ به عضویت گروه کیوسک درآمده است.
زندگینامه.
کمانگر در آمریکا به دنیا آمده و و فراگیری موسیقی را از ۳ سالگی با نواختن پیانو آغاز کردهاست. تارا همچنین از ۴ سالگی شروع به نواختن ویولن کرد. در آن زمان برادران بزرگتر او به نواختن ساز مشغول بودند. او به زبان فارسی نیز میتواند صحبت کند. او تحصیلکرده دانشگاه هاروارد در رشته مردمشناسی اجتماعی است.
حرفه.
اجرای آثار بزرگان.
کمانگر تاکنون آثار آهنگسازان بزرگ ایرانی همچون هرمز فرهت، بهزاد رنجبران، جواد معروفی، لوریس چکناواریان و به ویژه امینالله حسین را به اجرا درآورده است. امینالله حسین یکی از آهنگسازان مورد علاقه اوست و از کودکی به کاستهای او گوش میدادهاست. به گفته تارا، حسین از اقوام مادربزرگ او بودهاست. شرق اندوه (East of Melancholy) اولین آلبوم اوست؛ با آثاری از امینالله حسین، آرام خاچاطوریان و لوریس چکناواریان.
گروه موسیقی کیوسک.
کمانگر از سال ۲۰۱۰ با گروه کیوسک در ضبط آلبوم "سه تقطیره"، آلبومهای بعد از آن و اجراهای زندهشان با عنوان نوازنده ویولن همکاری داشتهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249235 |
249239 | کریستینا اپلگیت | کریستینا اپلگیت (زاده ۲۵ نوامبر ۱۹۷۱) بازیگر آمریکایی و برنده جایزه امی برای نقشش در "مجموعه تلویزیونی دوستان" است.
سرطان سینه.
مجله مردم در تاریخ ۳ اوت ۲۰۰۸ برای اولین بار خبری را منتشر کرد، مبنی بر اینکه کریستینا اپلگیت دچار بیماری سرطان سینه شده است.
نهایتاً در تاریخ ۱۹ اوت ۲۰۰۸، اپلگیت در مصاحبه با برنامه تلویزیونی صبح بخیر آمریکا اعلام کرد که خوشبختانه سرطان سینه وی در مراحل اولیه تشخیص داده شده بود و از این روی، برای جلوگیری از گسترش بیماری، به وسیله عمل جراحی، هر دو سینه وی در یک عمل جراحی از بدن وی درآورده شد. وی مدعی شد که اکنون کاملاً سلامتی خود را بازیافته است.
گزیده فیلمشناسی.
فهرست برخی از فیلمهایی که کریستینا اپلگیت در آنها به ایفای نقش پرداخته است:
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249239 |
249241 | نشان سیای | نشان سیای یک نشان اجرایی است که نشانگر انطباق با استانداردهای بهداشت، ایمنی و حفاظت از محیط زیست، برای محصولات فروخته شده در منطقه اقتصادی اروپا (EEA) است. (این نشان یک شاخص کیفیت یا یک علامت صدور گواهینامه نیست.) نشان CE همچنین در محصولات فروخته شده در خارج از منطقه اقتصادی اروپا که با استانداردهای EEA تولید شدهاند نیز یافت میشود. این امر باعث میشود که نشان CE حتی برای افرادی که با منطقه اقتصادی اروپا آشنا نیستند در سراسر جهان قابل تشخیص باشد. از این لحاظ مانند نشان FCC است که برای انطباق برای فروش برخی از وسایل الکترونیکی در ایالات متحده استفاده میشود.
نشان CE اعلامیه سازنده است که این محصول مطابق با استانداردهای اتحادیه اروپا برای بهداشت، ایمنی و حفاظت از محیط زیست است.
CE گاهی اوقات به عنوان کوتاهشدهٔ عبارت "Conformité Européenne" (فرانسوی عبارت «مطابقت اروپایی») مشخص شدهاست؛ اما در قوانین مربوطه به این صورت تعریف نشدهاست. مارک CE نشان میدهد که این محصول بدون در نظر گرفتن کشور مبدأ، میتواند آزادانه در هر بخشی از منطقه اقتصادی اروپا به فروش برسد.
تفاوت بین نشانهای S و CE.
نشان S یک نشان اختیاری و نشانگر کیفیت است و نشان میدهد که اینترتک به عنوان یک آزمایشگاه مستقل و معتبر، محصول را آزمون نموده و تأیید میکند که الزامات ایمنی ذیربط را پاسخگوست؛ و از آن طرف، نشان CE یک خود اظهاری از جانب تولیدکننده یا واردکننده (اگر تولیدکننده در خارج از اروپا قرار داشته باشد) است مبنی بر اینکه محصول مورد نظر، الزامات اروپا را برآورده میکند. اگر قرار باشد محصول را در اروپا بفروشند در آن صورت باید اجباراً نشان CE را بگیرد. با این وجود، در اغلب موارد محصولی که نشان CE دارد لازم نیست که توسط یک طرف سوم تحت آزمون قرار گیرد.
سوءاستفاده از CE.
برخی از تولیدکنندگان چینی از نشانی بسیار شبیه به CE برای محصولات خود استفاده میکنند که کوتاهشدهٔ «China Export» به معنای «صادرات چین» است. با این حال کمیسیون اروپا میگوید این تصور غلط است و اعلام کرده که از وجود نشان «صادرات چین» آگاهی نداشتهاست. به نظر این کمیسیون، کاربرد اشتباه نشان CE و دستکاری در این نشان دو مقولهٔ جدا از هماند. کمیسیون اروپا قصد دارد CE را به یک نشان تجاری تبدیل کند و با مقامات چینی برای اطمینان از مطابقت کالاهای ساخت این کشور با استانداردهای اروپایی به مذاکره بنشیند.
در ایران برخی افراد اقدام به صدور گواهینامه CE نامعتبر مینمایند و گاهی ادعاهایی مانند گواهی انطباق و اعتبار در حوزه خلیج فارس مطرح میشود. گواهینامه CE بسته به Module ممکن است اظهارنامه انطباق یا Type Examination و هر مورد دیگری باشد.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249241 |
249252 | فیروزآباد (ابهامزدایی) | ممکن است منظور شما از فیروزآباد یکی از موارد زیر باشد: | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249252 |
249260 | کریس مارتین | کریستوفر آنتونی جان مارتیناو
(۲ مارس ۱۹۷۷) خواننده، ترانه سرا و گیتاریست انگلیسی گروه راک کلدپلی است. او با بازیگر آمریکایی، گوئینت پالترو ازدواج کردهاست آنها در مارس ۲۰۱۶ اعلام کردهاند که جدا شدهاند.اخیراً خبرها و تصاویری مبنی بر دوستی او و بازیگر آمریکایی داکوتا جانسون وجود دارد. کریس مارتین از حامیان تیم فوتبال آرسنال از تیم های لیگ برتر فوتبال انگلیس است.
کریس مارتین برنده 7 جایزه گرمی با کلدپلی شدهاست.او از مسئولان پروژه شهروند جهانی است.همچنین با جی زی ، کانیه وست ، فارل ویلیامز ، بیگ شان ، بی تی اس و آویچی همکاری داشته است.
کودکی.
کریس مارتین متولد ۲ مارس ۱۹۷۷ میلادی در شهر اکستر در استان دوون است. او بزرگترین فرزند خانواده ی پنج نفره خود است. پدر او ، آنتونی جان مارتین ، یک حسابدار بازنشسته بود و مادرش ، آلیسون مارتین ، یک معلم موسیقی در انگلستان بود.
تحصیلات.
کریس مارتین در مدرسه هیلتون و برای امادگی بیشتر در مدرسه سادیرال درس میخواند ، مدرسه سادیرال جایی بود که او به موسیقی علاقهمند شد و بعد پایان دوران تحصیلش در مدرسه اکستر سادیرال به مدرسه شربورن رفت و آنجا اولین عضو گروه کلدپلی یعنی فیل هاروی را ملاقات نمود.فیل هاروی چند سال بعد به عنوان مدیر برنامه های گروه کلدپلی انتخاب شد و همچنان مشغول به این کار است.
کریس مارتین بعد از پایان دوره دبیرستان به کالج دانشگاهی لندن وارد و در رشته باستان شناسی مشغول به تحصیل شد و با اعضای آینده گروه یعنی جانی باکلند ، گای بریمن و ویل چمپیون نیز آشنا شد.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249260 |
249261 | بخاری گازی | بخاری گازی وسیلهای برای گرم کردن داخل ساختمان یا بیرون از آن میباشد که با گاز طبیعی یا گاز مایع کار میکند. اولین بخاری گازی بر طبق اصول کلی ساخت چراغ بونزن که در یک سال قبل از اختراع بخاری گازی به وجود آمده بود ساخته شد. بخاری گازی اولین بار توسط یک شرکت انگلیسی به نام «پیتیت و اسمیت» در سال ۱۸۵۶ ساخته شد. شعله بخاری هوا را بهطور موضعی گرم میکند و سپس به وسیله قانون انتقال گرما در هوا، کل هوای اتاق گرم میشود. هماکنون از بخاری گازی در کشورهای غربی برای گرم کردن محیطهای خارج از ساختمان همچون گلخانه و پاسیو استفاده میشود.
در آغاز سال ۱۸۸۱ میلادی در ساختمان مشعل شعله بخاری از پنبه نسوز استفاده میگردید که این طرح یک مهندس انگلیسی به نام «سیگسموند لیونی» بود. اما بعدها خاک نسوز جای پنبه نسوز را گرفت٬زیرا استفاده از آن در قالب ریزی راحتتر بود. در بخاریهای گازسوز امروزی نیز هنوز از همین شیوه استفاده میگردد اگرچه از مواد نسوز دیگری نیز استفاده میشود.
بخاریهای گازی امروزی بیشتر به این خاطر به وجود آمدند تا وسیلهای گرما ساز باشند و جای وسایلی مثل چراغ بونزن را بگیرند بلکه کارایی شان بیشتر باشد. چراغ بونزن از طریق انتقال گرما هوا را گرم نمیکند اما با این همه در میان مردم بیشتر ترجیح داده میشود. مخصوصاً که این وسیله برای گرم کردن محیطهای بیرون از ساختمان بسیار مفید میباشد و به بخاری گازی برای گرم کردن فضاهایی که به علت بزرگی استفاده از بخاری گازی غیر اقتصادی است ترجیح دارد.
با توجه به پیشرفت تکنولوژی، مهندسان در تلاشند که مانع مصرف بسیار زیاد بخاری های گازی و افزایش راندمان شوند.
بخاری های گازی در انواع مختلفی تولید می شوند، که می توان به دودکش دار و بدون دودکش اشاره کرد، راندمان بخاری های بدون دودکش بالاتر از بخاری های دودکش دار می باشد. | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249261 |
247196 | تپه باباگنجه | تپه باباگنجه، روستایی است از توابع بخش نازلو و در شهرستان ارومیه استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان نازلوی شمالی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۷۲ نفر (۱۷ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247196 |
247198 | خالدآباد (ارومیه) | خالدآباد، روستایی است از توابع بخش نازلو و در شهرستان ارومیه استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان نازلوی شمالی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۲۹۶ نفر (۹۷ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247198 |
247201 | قلینجلو | قلینجلو، روستایی است از توابع بخش نازلو و در شهرستان ارومیه استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان نازلوی شمالی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۹۷ نفر (۳۰ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247201 |
247202 | اوخچیلار | اوخچیلار، روستایی است از توابع بخش نازلو و در شهرستان ارومیه استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان نازلوی شمالی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیّت آن ۲۳ نفر (۶ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247202 |
247203 | دویران | دویران، روستایی است از توابع بخش نازلو و در شهرستان ارومیه استان آذربایجان غربی ایران ، ساکنین این روستا، افشار هایی هستند که بعد از انتقال پایتخت از تبریز به قزوین در زمان شاه طهماسب صفوی به قزوین و زنجان مهاجرت کردند که اکثر آنها شامل خانواده: ( حسنلو، قره گوزلو و درویش حسینی) میباشند.
جمعیت.
این روستا در دهستان نازلوی شمالی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۳۴۸ نفر (۹۲ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247203 |
247204 | قرهقویونلو (ارومیه) | قره قویونلو، روستایی است از توابع بخش نازلو و در شهرستان ارومیه استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان نازلوی شمالی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۲۲ نفر (۷ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247204 |
247205 | قرهقیز | قره قیز، روستایی است از توابع بخش نازلو و در شهرستان ارومیه استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان نازلوی شمالی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۷۴ نفر (۱۹ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247205 |
247206 | قشلاق شکور | قشلاق شکور، روستایی است از توابع بخش نازلو و در شهرستان ارومیه استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان نازلوی شمالی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۱۳۸ نفر (۳۲ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247206 |
247208 | کلوان (ارومیه) | کلوان، روستایی است از توابع بخش نازلو و در شهرستان ارومیه استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان نازلوی شمالی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۴۳ نفر (۱۱ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247208 |
247211 | گویجه یاران | گویجه یاران، روستایی است از توابع بخش نازلو و در شهرستان ارومیه استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان نازلوی شمالی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۸۹ نفر (۲۵ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247211 |
247212 | وقاصلوی علیا | وقاصلوی علیا، روستایی است از توابع بخش نازلو و در شهرستان ارومیه استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان نازلوی شمالی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۶۷۰ نفر (۱۷۳ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247212 |
247213 | تقلیدآباد (ارومیه) | تقلیدآباد، روستایی است از توابع بخش نازلو و در شهرستان ارومیه استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان نازلوی شمالی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۲۱۷ نفر (۶۹ خانوار)
بودهاست.
نام این روستا در جریانات تغییر اسامی شهر ها و امکان در زمان پهلوی سابق ، از تالتاوا به نام جعلی تقلیدآباد تغییر یافت.
تالتاوا به معنی دشت پرآب میباشد که از دو کلمه ترکی تالت + آوا(اووا) تشکیل شده است. تالت در زبان ترکی به معنی محل پر آب و اووا(ova) به معنی دشت هست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247213 |
247214 | حیدرلو (نازلو شمالی) | حیدرلو، روستایی است از توابع بخش نازلو و در شهرستان ارومیه استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان نازلوی شمالی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۲۰۲ نفر (۵۶ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247214 |
247215 | شیرآباد (نازلو شمالی) | شیرآباد، روستایی است از توابع بخش نازلو و در شهرستان ارومیه استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان نازلوی شمالی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵جمعیت آن ۲۰۷ نفر (۷۰ خانوار)
بوده.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247215 |
247216 | مرنگلوی بزرگ | مرنگلوی بزرگ، روستایی است از توابع بخش نازلو و در شهرستان ارومیه استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان نازلوی شمالی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۴۷۸ نفر (۱۳۹ خانوار) بودهاست. | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247216 |
247217 | وقاصلوی سفلی | وقاصلوی سفلی، روستایی است از توابع بخش نازلو و در شهرستان ارومیه استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان نازلوی شمالی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۵۱۶ نفر (۱۱۶ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247217 |
247219 | باشلان بشلو | باشلان بشلو، روستایی است از توابع بخش نازلو و در شهرستان ارومیه استان آذربایجان غربی ایران. دراین روستا تپه باستانی به نام تپه باستانی(قرجالار)وجود دارد میتوان به همجوار آن روستای قدیمی وتاریخی (قالا)وجوددارد دریاچه ارومیه نیز فاصله کمی با روستا دارد می توان به کشاورزان روستا اشاره کرد که باغ ها و مزرعه ها اشاره کرد که محصولات آفتابگردان گندم چغندر قند ذرت اشاره کرد وزباناین روستا ترکی(آذربایجانی)هست
جمعیت.
این روستا در دهستان نازلوی شمالی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیّت آن ۶۳۴ نفر (۱۷۴ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247219 |
247220 | کریمآباد (نازلو) | کریمآباد روستایی در دهستان نازلوشمالی بخش نازلو شهرستان ارومیه استان آذربایجان غربی ایران است.
جمعیت.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا ۴۷۵ نفر (۱۵۹خانوار) بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247220 |
247259 | جام ملتهای اروپا | جام ملتهای اروپا، قهرمانی فوتبال اروپا یا یورو یک تورنمنت فوتبال است که یوفا آن را برگزار میکند. این جام به عنوان دومین تورنمنت پرطرفدار جهان پس از جام جهانی فوتبال شناخته میشود. قهرمان این جام، به عنوان قهرمان قاره اروپا در رشته فوتبال شناخته میشود و بهطور خودکار به جام کنفدراسیونها راه مییابد. این جام از سال ۱۹۵۸ تاکنون هر چهار سال یک بار برگزار شدهاست، به جز سال ۲۰۲۰ که به دلیل شیوع ویروس کرونا به سال ۲۰۲۱ موکول شد. این بازیها از سال ۱۹۹۶، یورو نامیده میشود.
آلمان و اسپانیا هرکدام با سه قهرمانی بیشترین تعداد قهرمانی را در این مسابقات کسب کردهاند.
۱۶ دوره از این مسابقات برگزارشده و ۱۰ تیم ملی این جام را بهدست آوردهاند: آلمان و اسپانیا سه بار، فرانسه و ایتالیا ۲ بار و چکسلوواکی، هلند، دانمارک، اتحاد جماهیر شوروی، یونان و پرتغال هر کدام یک قهرمانی را کسب کردهاند.
نحوه برگزاری.
این رقابت از سال ۲۰۱۶ با حضور ۲۴ تیم در مجموع ۵۱ بازی برگزار میشود.
گزینش تیم های حاضر در جام
میزبان یا میزبان های رقابت ها به صورت خودکار در این رقابت حضور پیدا می کنند(به غیر از ۲۰۲۰ که ۱۱ کشور همزمان میزبان این تورنومنت بودند)، سپس تمامی تیم های باقی ماندهٔ عضو یوفا در قالب ۱۰ گروه باهم به صورت رفت و برگشتی مسابقه میدهند، گروه ها در حالت استاندارد ۵تیمی هستند و به دلیل اینکه یوفا دارای ۵۵ عضو است حداکثر ۵ گروه می توانند دارای ۶ تیم بشوند. دو تیم اول تمامی گروهها به جام ملتهای اروپا صعود میکنند که در مجموع ۲۰ تیم میشوند و از آنجایی که این رقابتها در حال حاضر با حضور ۲۴ تیم برگزار می شود سهمیه های باقی مانده نیز از طریق پلیآف با حضور ۱۲ تیم از بهترین تیمهای ۳ سطحِ اولِ لیگ ملتهای اروپا(در صورتی که مستقیماً در مراحل مقدماتی صعود نکرده باشند) در چند مسیر مختلف برگزار میشود و تیم های برندهٔ هر یک از مسیر ها به یورو صعود خواهد کرد.(تعداد مسیر ها برابر با تعداد سهیمه های باقی مانده است؛ اگر یورو یک میزبان داشته باشد پلیآف دارای ۳ مسیرِ خواهد بود که برنده هر مسیر نیز با پیروزی در دو بازی متوالی مانند یک رقابت چهارجانبه مشخص میشود.)
برای مثال در آخرین دوره یعنی ۲۰۲۴، آلمان بهعنوان میزبان به صورت خودکار صعود کرد، روسیه نیز به دلیل حمله۲۰۲۲ به اوکراین از شرکت در رقابت منع شد، در نتیجه ۵۳ عضو باقی مانده یوفا در قالب ۷ گروه ۵ تیمی و ۳ گروه ۶ تیمی با هم رقابت کردند و ۲۰سهمیه صعود به تیم های اول و دوم این ۱۰ گروه تعلق گرفت و با وجود صعود خودکار آلمان، ۳ سهمیه دیگر باقی مانده بود که با برگزاری پلیآف در ۳ مسیر مختلف با حضور ۱۲ تیم، ۳ تیم آخر نیز مشخص شدند.
قرعه کشی مرحله گروهی
تیمهایی که سهمیه ها را دریافت کردند با قرعهکشی در ۶ گروه ۴ تیمی تقسیم میشوند و گروه های مرحله مقدماتی را تشکیل میدهند.
آغاز رسمی رقابت با مرحله گروهی
با آغاز رسمی رقابت، هر تیم با ۳ تیمهمگروهیاش به صورت تکدیدار رقابت می کند. بعد از پایان مراحل گروهی تیمهای اول و دوم تمامی گروهها به همراه ۴ تیم برتر سوم به مرحله یکهشتم نهایی در مرحله حذفی صعود میکنند.
مرحله حذفی و مشخص شدن قهرمان
مرحله حذفی باحضور ۱۶ تیم صعودکننده با برگزاری مراحل یکهشتم، یکچهارم، نیمه نهایی و فینال برگزار میشوند و در ۵۱ مین بازی، قهرمان قاره اروپا در رشته فوتبال مشخص میشود.
آمار.
قهرمانیها و نایب قهرمانیها جام ملتهای اروپا.
۱- قهرمانی و نایب قهرمانیهای روسیه با نام اتحاد جماهیر شوروی بودهاست.
خلاصه.
1 به عنوان آلمان غربی
2 به عنوان چکسلواکی
3 به عنوان شوروی
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247259 |
247272 | آنری دو تولوز-لوترک | آنری دو تولوز-لوترک، با نام کامل آنری ماری رمون دو تولوز-لوترک-مونفا (به فرانسوی: ) (زاده ۲۴ نوامبر ۱۸۶۴ در شهر البی از ایالات جنوب فرانسه – درگذشته ۹ سپتامبر ۱۹۰۱) نقاش و گرافیست فرانسوی بود که به همراه گوگن، سزان، و ون گوگ از جمله پیشروان سبک پست امپرسیونیسم به شمار میرفت.
سالهای اولیه زندگی.
پدر و مادر آنری دو تولوز لوترک از خانوادههای قدیمی و اشرافی فرانسه بودند که از سال ۱۵۲۷ در آنجا میزیستند. لوترک اولین فرزند خانواده بود. برادر کوچکترش نیز در ۲۸ اوت ۱۸۶۷ متولد شد، اما سال بعد درگذشت. بعد از مرگ برادرش، پدر و مادرش از هم جدا شدند؛ که البته پرستار بچه مراقبت از او را بر عهده گرفت.
در هشت سالگی به قصد زندگی با مادرش به پاریس رفت و شروع به طراحی و کاریکاتور در کتابهای مدرسهاش کرد. خانوادهاش سریعاً به استعداد او در طراحی و نقاشی پی بردند، یکی از دوستان پدرش به نام رنه پرینستو گاهگاهی به صورت غیررسمی به او درسهایی میداد. بعضی از نقاشیهای اولیهٔ او از اسبها است که تخصص پرینستو محسوب میشد.
در ۱۸۷۵ به البی برگشت بهخاطر اینکه مادرش پی به مریضی او برد. او بهخاطر بیماری بسیار ضعیف بود و مادرش با دکترهای بسیاری برای یافتن راهی برای بهبود رشد فرزندش مشورت میکرد.
معلولیت.
پدر و مادر لوترک با هم نسبت فامیلی نزدیکی داشتند و مشکلات مادرزادی آنری بدین خاطر بود.
او در سیزده سالگی استخوان ران راستش شکست و در چهاردهسالگی استخوان ران چپش شکست. او هیچوقت به طور کامل بهبود نیافت. فیزیوتراپهای معاصر علت این مشکل را اختلال ناشناختهٔ ژنتیکیای که، پیکنودیسوستوز (که به اسم سندرم تولوز لوترک نیز معروف است)
یا تعدادی اختلال مختلف مانند استئوپتروزیس، آکندروپلازی، اختلال استخوانزایی میدانند. بالاتنهی او به اندازهی یک بزرگسال بود درحالیکه رشد پاهای او متوقف شد و دارای پاهایی به اندازه یک کودک بود. به طوری که او به عنوان یک بزرگسال تنها یک متر و پنجاه و چهار سانت قد داشت و به همین دلیل برخی به او لقب غول کوچک (Little giant) دادهاند.
چون از لحاظ فیزیکی قادر به انجام بسیاری از فعالیتهای عادی مردان همسن خود نبود، تولوز خود را در هنر غوطهور کرد. او از نقاشان مهم پست امرسیونیست، تصویرگر هنر نو، و چاپ سنگی شد؛ و در آثارش جزئیات بسیاری از زندگی غیرمتعارف و آزادانهٔ مردم پاریس در اواخر قرن نوزدهم را به تصویر کشیده است. در اواسط دههٔ ۱۸۹۰ میلادی لوترک تعدادی تصویرسازی به مجله لوریر تقدیم کرد.
بعد از اینکه او در اولین امتحان ورودی کالجش رد شد، توانست در دومین تلاشش موفق شود و درسش را تمام کند. در طول اقامتش در شهر نیس، ترقی او در نقاشی و طراحی پرینستو را تحت تأثیر قرار داد، پرینستو پدر و مادر آنری را متقاعد کرد که بگذارند او به پاریس برگردد و تحت تعلیم نقاش تحسین شده لئون بونا قرار بگیرد. مادر آنری به خاطر جاهطلبیهای خود و هدف آنری در تبدیل شدن به یک نقاش محترم، از نفوذ خانوادهٔ خود برای وارد کردن آنری در استودیو بونا استفاده کرد.
پاریس.
تولوز لوترک به منطقهٔ مون مارتر که محل آمد و شد بسیاری از هنرمندان و نویسندگان و فلاسفهٔ مشهور بود اقامت کرد. تحصیل در استودیو بونا او را در قلب
مون مارتر قرار داد که او در بیست سال آینده آنجا را به ندرت ترک کرد. بعد از اینکه بونا شغل جدیدی پیدا کرد، آنری به استودیوی فرناند کورمن رفت و در سال ۱۸۸۲ به مدت پنج سال آنجا تحصیل کرد. آنجا دوستانی پیدا کرد که برای تمام مدت زندگیاش با او بودند. در این دوره از زندگیاش او با امیل برنار و ون گوگ آشنا شد. کورمن که طریقه آموزشش آزادتر از بونا بود به شاگردانش اجازه میداد در پاریس گشت بزنند و سوژهای برای نقاشی بیابند. در این دوره تولوز لوترک با فاحشهای آشنا میشود که در نهایت آن فاحشه به او اجازه میدهد که تصویری از او بکشد، او اسمش ماری شارلوت بود، این اولین نقاشی او از زنان روسپی مون مارتر بود. هنگامی که تحصیلاتش تمام شد، در سال ۱۸۸۷ نمایشگاهی با نام مستعار ترکالو (Treclau) که با عوض کردن جای حروف کلمات خانوادگیاش درست شده بود شرکت کرد. بعد از آن او نمایشگاهی با ونگوک و لویی آنکوتن برگزار کرد. منتقد بلژیکی اوکتاو ماوس از او دعوت کرد تا یازده قطعه از آثارش را در نمایشگاه Vingt در بروکسل در ماه فوریه به نمایش بگذارد. برادر ونگوگ، تئو ونگوک تابلوی پودر برنج (Poudre de Riz) را به قیمت صد و پنجاه فرانک برای گالری گوپیل اند سی خرید.
او از ۱۸۸۹ تا ۱۸۹۴ به طور منظم در انجمن هنرمندان مستقل شرکت داشت. همچنین چند منظره از منطقه مون مارتر کشید. در این دوره بود که کاباره مولن روژ باز شد.
و تولوز برای پوستر تبلیغ کاباره چند سفارش گرفت؛ و با اینکه مادرش پاریس را ترک کرده بود او همچنان ماهیانهٔ منظمی از خانواده میگرفت، و با سفارش پوستر میتوانست برای خود زندگی مستقلی داشته باشد. هنرمندان دیگر به کار او ارجی نمیگذاشتند، ولی آنری با اخلاق اشرافیای که داشت اهمیتی نمیداد. در این دوره کاباره برای نمایش آثارش به او جایگاهی داد. در میان آثار مشهور او که از مولن روژ و دیگر کلوپهای شبانه پاریس نقاشی کرده بود یک نقاشی از خوانندهای به نام ایوت گیلبر، لوئی وبر رقاص معروف به لا گلو که رقص کن کن فرانسوی را ساخته بود و همچنین رقاصی به نام جین آوریل قرار دارد.
لندن.
با اینکه آنری تولوز لوترک از خانوادهای انگلیسیتبار بود آنقدری که وانمود میکرد به انگلیسی مسلط نبود ولی به اندازهای که به لندن سفر کند انگلیسی میدانست. کسبوکار طراحی پوستر او را به لندن کشاند و منجر به طراحی پوستر Confetti
و تبلیغ دوچرخه La Chaine Simpson شد.
در زمانی که در لندن اقامت داشت با اسکار وایلد ملاقات کرد و دوست شد و در زمانی که وایلد در زندان بود، آنری حامی بسیار خوبی برای او بود؛ و پرترهای که لوترک از وایلد کشید در همان سال بود.
الکلی شدن.
لوترک بخاطر کوتاهی قد و ظاهرش تمسخر میشد و این باعث روی آوردن او به الکل شد. در ابتدا فقط آبجو و شراب بود اما سلیقهاش به سرعت گسترش یافت. او یکی از پاریسیهایی بود که از کوکتل آمریکایی (ترکیب انواع مشروب الکلی) لذت میبرد. او در مهمانیهای جمعه شباش مهمانانش را مجبور میکرد که از کوکتلها تست کنند. شروع «زلزلهٔ کوکتل» یا Tremblement de Terre را به لوترک نسبت میدهند.
در ۱۸۹۳ لوترک اعتیاد به الکلاش شدت گرفت و اطرافیانش متوجه وخامت وضعیت او شدند و شایعاتی از ابتلا به سفلیس هم وجود داشت. سرانجام در ۱۸۹۹ مادر و تعدادی از دوستان صمیمیاش او را به کلینیک بردند.
مرگ.
تولوز لوترک که تقریباً در تمام بزرگسالی الکلی بود، پیش از مرگ مدت کوتاهی را در آسایشگاه بود. او در سی و شش سالگی به دلیل اعتیاد به الکل و سفلیس در املاک خانوادگی خود در مالمور فوت کرد. او در verdelais, Gironde چند کیلومتر دورتر از Chateau Malrome جایی که فوت کرد، دفن شد.
هنر.
او طول زندگی حرفهای خود که کمتر از بیست سال بود، ۷۳۱ بوم، ۲۷۵ آبرنگ، ۳۶۵ چاپ و پوستر ۵۰۸۴ طراحی، تعدادی کار سرامیک و رنگآمیزی روی شیشه دارد و تعداد نامعلومی آثارش گمشده است.
او از نقاشان امپرسیونیست به خصوص کارهای فیگوراتیو مانه و دگا الهام گرفته است و سبک کار او نیز تحت تأثیر چاپهای چوبی ژاپنی بوده است که در آن هنگام در محافل هنری پاریس محبوبیت داشت.
در کارهای تولوز لوترک میتوان شباهتهای بسیاری با اثر بار در فولی-برژر و پشت صحنه رقص باله اثر دگا دارد. او به خوبی از مردم در محیط کارشان همراه با رنگ و حرکت زنده، در زندگی شبانه نقاشی و طراحی میکرد. او استادانه از افراد در جمعیت نقاشی میکرد به طوری که به شدت منفرد بودند؛ و زمانی که نقاشیاش کامل میشد از سیلوئت فیگورها شخصیت آنها قابل شناسایی بود و اسم بسیاری ازین اشخاص ثبت شده است. برخورد او با سوژهاش چه پرتره و چه با صحنههای زندگی شبانه یا جزئیات در عین حال هم احساسی و هم بیعاطفه توصیف شده است.
آثار استادانهٔ او از مردم بستگی بسیاری به شیوهٔ نقاشانهای دارد که حاوی خطوط بلند و ضرب قلمهایش دارد. او اکثراً از قلمموهای موبلند و نازک استفاده میکرد که باعث میشد قسمت زیادی از نواحی طراحی شده خالی بماند. بسیاری از آثار او را میتوان طراحیهای رنگی توصیف کرد.
آخرین کلماتی که گفت برای خداحافظی با پدرش این بود: Le Vieux Con!
که یعنی «احمق پیر» که هممعنی ساده و هم توهینآمیز دارد. هرچند روایت دیگری هست که میگویند گفته Je savais papa, que vous ne manqueriez pasl’hallali
که یعنی میدانم پدر، که از مرگ نخواهی گریخت.
بعد از مرگ تولوز لوترک مادرش و فروشنده آثارش Maurice Joyant آثارش را ترویج دادند. مادرش مبلغی را هزینه کرد تا موزهای از آثار او در محل تولدش بسازند. موزه تولوز لوترک بزرگترین مجموعه از نقاشیهای او را دارد. | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247272 |
247280 | نادر سلیمانی | نادر سلیمانی فرد (زادهٔ ۱۴ اسفندِ ۱۳۴۵ در آبادان) بازیگر و صداپیشه ، مجسمه ساز ، عکاس ایرانی است.
او برای نقشآفرینی در "ضد" (۱۴۰۰) برندهٔ جایزهٔ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از جشنوارهٔ فیلم فجر شد.
سلیمانی تا ۱۹ سالگی در منطقه ارتشیهای کارون آبادان بود. پس از آغازِ جنگِ ایران و عراق به شهرستان ارسنجان، استان فارس رفت و پس از چند سال برای کار و تحصیل در رشته بازیگری و زندگی به تهران آمد. او با بازی در مجموعههای تلویزیونی "ساعت خوش" (۱۳۷۳–۱۳۷۴) و "باغ مظفر" (۱۳۸۵) به کارگردانی مهران مدیری شناخته شد.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247280 |
247281 | نصرالله رادش | نصرالله رادش هنرپیشه اهل ایران است.
فعالیت هنری.
او با بازی در مجموعه «پرواز ۵۷» به کارگردانی «مهران مدیری» به تلویزیون آمد و با حضور در مجموعههایی نظیر ساعت خوش، روزگار جوانی و زیر آسمان شهر به شهرت رسید. پس از چند سال وقفه، نام رادش با بازی در نقش «حیف نون» در مجموعهٔ «باغ مظفر» و یک ربات در مجموعهٔ مسافران، دوباره بر سر زبانها افتاد.
فیلمشناسی.
سینمایی.
۱۳۹۸ نارگیل ۲
ساخت صورتک.
نصرالله رادش علاوه بر بازیگری سالهاست به ساخت صورتکهای زیبایی رو آوردهاست. او این کار را از دوران دانشجویی خود و با خمیر نان بربری آغاز کردهاست و بعد از آن با موادهای مختلف مثل خمیر بازی و خمیر گل چینی اقدام به ساخت آنها نمودهاست. او همچنین نمایشگاههایی هم برای ارائه صورتکهای گلی به عموم، برگزار گرده است. ویژگی خاص این صورتکها بداههپردازی آنهاست. آثار او عموماً ذهنی و بدون مدل هستند.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247281 |
247292 | پانوراما | پانوراما یا سراسرنما به هر گونه منظره یا دورنمای وسیع سراسری از یک فضا گفته میشود. در قرن ۱۹ میلادی، هنگامی که عکاسی سراسرنما اختراع شد، به هم چسباندن عکسها تنها راه ساخت پانوراما بود. در سال ۱۸۵۱ مارتین بهرمانکس چند عکس از تپه ریکون در سان فرانسیسکو گرفت. گفته میشود که این عکس در اول ۱۱ قسمت بود. از این تصویر ما میتوانیم تپه رکون را با چندین عکس به هم چسبیده شده مشاهده کنیم، پس عکس پانوراما اینگونه بهوجود آمد. کلمه پانوراما از معادل انگلیسی آن یعنی Panorama گرفته شده که از ترکیب Pan (به معنی all = همه) و rama (به معنی sight = دید) ساخته شدهاست؛ پس میتوان آن را «چیزی که همه اطراف را در برمیگیرد» معنی کرد. به هرگونه بازنمایی یک منظره با زاویهای باز چه در نقاشی، عکاسی یا فیلمبرداری نیز پانورامایی گفته میشود.
انواع سراسرنما.
تصاویر سراسرنما بهطور کلی به سه دسته تقسیم میشوند:
۱. سراسرنما عریض (عموماً با جابجایی دوربین): که میتواند از چندین عکس به هم پیوسته در عرض تشکیل شود. مثالی برای این نوع، دستگاه اسکنر است و قابلیت پرینت بر روی کاغذ را دارد.
۲. سراسرنما ۳۶۰ درجه و کمتر (نام دیگر:افقی)(عموماً با چرخاندن دوربین): این نوع سراسرنما در عرض به صورت ۳۶۰ درجه با گرفتن چندین عکس تشکیل میشود و با فرمتهای فلش و (فرمت نرمافزار Quick Time) قابل پخش در کامپیوترها میگردد به طوری که اگر در عرض تصویر را ادامه بدهید، میتوانید همه قسمتهای عکس گرفته شده را مشاهده کنید. انگار که در جایی ایستاده و در عرض دور سر خود میچرخید و همه جای محل ایستادن خود را مشاهده میکنید.
۳. سراسرنما ۳۶۰ در ۱۸۰ درجه و کمت (نام دیگر:افقی و عمودی)(عموماً با چرخاندن دوربین): این نوع عکس که پیشرفتهترین نوع سراسرنما میباشد همانند نوع شماره ۲ میباشد با این تفاوت که تصویر تنها به عرض ختم نمیشود بلکه شما میتوانید ارتفاع را نیز ببینید یعنی همه زوایای محیطی که در آنجا قرار گرفتهاید قابل مشاهده میگردد. این نوع سراسرنما نیز با فرمت فلش و mov (فرمت نرمافزار Quick Time)و jpg (بانمایشگر DevalVR یا FSPViewer) ساخته میشود و حتی میتوانید با فرمت اجرایی تبدیل به یک تور مجازی گردد.
تعداد عکسی که برای ثبت یک عکس سراسرنما لازم است، بستگی به فاصله کانونی دارد. هرچه فاصله کانونی بیشتر باشد، (یعنی بزرگنمایی بیشتر و زاویه دید کمتر) در هر عکس قسمت کمتری از صحنه جای میگیرد و باید عکسهای بیشتری گرفت.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247292 |
247303 | سام گلزاری | سام گلزاری (متولد ۱۲ ژوئیه ۱۹۷۹) یک بازیگر انگلیسی ایرانیتبار فعال در ایالات متحده است . در نقشهای مختلفی ایفای نقش کردهاست.او در همراسمیت، لندن از پدری ایرانی و مادری بریتانیایی زاده شد و لیسانس خود را از دانشگاه کالیفرنیا، لسآنجلس گرفت .
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247303 |
247305 | سارا شاهی | آهو جهانسوز شاهی (زادهٔ ۱۰ ژانویه ۱۹۸۰) که با نام حرفهای سارا شاهی شناخته میشود، بازیگر آمریکایی است. او در آثاری نظیر "واژه ال" (۲۰۰۸)، "نسبتاً قانونی" (۲۰۱۱–۲۰۱۲) و "مظنون" (۲۰۱۲–۲۰۱۶) ایفای نقش کرده است. او در سال ۲۰۲۲ نقش آندرهآ توماس را در فیلم ابرقهرمانی "بلک ادم" ایفا کرد.
شاهی رتبهٔ نودم فهرست صد زن جذاب سال ۲۰۰۵ در مجله "ماکزیم" کسب کرده و در سال ۲۰۰۶، به رتبه شصت و ششم صعود کرد. وی در سال ۲۰۱۲، مقام سی و ششم را در این لیست از آن خود کرده است. او از هلهلهچیان تیم دالاس کاوبویز بوده است.
زندگینامه.
آهو جهانسوز شاهی در ۱۰ ژانویه ۱۹۸۰ در یولس، تگزاس به دنیا آمد و بزرگ شد. او دختر عباس جهانسوز شاهی و ماه منیر سروش آذر، طراح داخلی است که در ده سالگی اش، از هم طلاق گرفتند. خانواده پدرش دو سال قبل از انقلاب ۱۳۵۷، ایران را ترک کردند و پدرش که در سفارت آمریکا در ایران کار میکرد، در زمان فروپاشی دودمان پهلوی در سال ۱۹۷۹، توانست که از کشور خارج شود. شاهی یک برادر بزرگتر به نام هومن و یک خواهر کوچکتر به نام سمنتا دارد که دستیار تولید است. شاهی پس از شنیدن آهنگی به نام «سارا» در کلاس دوم، سارا را به نام خود انتخاب کرد زیرا توسط سایر کودکان در مورد نام تولدش، آهو «تحقیر» میشد.
او با راهنمایی پدرش، علاوه بر زبان انگلیسی، با زبان فارسی نیز آشنا و بزرگ شد. والدینش او را از سن هشت سالگی در مسابقات جشنواره زیبایی شرکت دادند. شاهی در دبیرستان ترینیتی، جایی که کاپیتان تیمهای والیبال و بسکتبال آن دبیرستان بود و دانشگاه متدیست جنوبی، در رشته انگلیسی و تئاتر، تحصیل کرد.
زندگی شخصی.
شاهی در ۷ فوریه ۲۰۰۹، با بازیگر استیو هاوی در لاس وگاس ازدواج کرد. در ماه ژوئیه ۲۰۰۹، او اولین فرزند خود، یک پسر را به دنیا آورد. در ژانویه ۲۰۱۵، او اعلام کرد که دوقلو باردار است. در ماه مارس، یک دختر و پسر در یک زایمان دیگر در خانه به دنیا آوردند شاهی و هاوی در ماه مه ۲۰۲۰، درخواست طلاق دادند. طلاق آنها در ماه ژانویه ۲۰۲۱، نهایی شد.
در سال ۲۰۲۰، شاهی با بازیگر استرالیایی آدام دموس که او را در صحنه فیلمبرداری فیلم "سکس/زندگی" ملاقات کرده بود، وارد یک رابطه عاشقانه شد.
پیوند به بیرون.
سارا شاهی] در [[آلمووی]]
[[رده:افراد آمریکایی اسپانیاییتبار]]
[[رده:افراد آمریکایی ایرانیتبار]]
[[رده:افراد زنده]]
[[رده:اهالی یولس، تگزاس]]
[[رده:ایرانیتبارها]]
[[رده:بازیگران تلویزیون زن اهل ایالات متحده آمریکا]]
[[رده:بازیگران زن اهل تگزاس]]
[[رده:بازیگران زن سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا]]
[[رده:بازیگران زن سده ۲۱ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا]]
[[رده:بازیگران زن فیلم اهل ایالات متحده آمریکا]]
[[رده:دانشآموختگان دانشگاه متودیست جنوبی]]
[[رده:زادگان ۱۹۸۰ (میلادی)]]
[[رده:صداپیشگان زن اهل ایالات متحده آمریکا]]
[[رده:قاجاریان]]
[[رده:مانکنهای زن اهل ایالات متحده آمریکا]]
[[رده:هلهلهچیان اهل ایالات متحده آمریکا]]
[[رده:هلهلهچیان لیگ ملی فوتبال آمریکا]] | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247305 |
247316 | مرکز کهکشان | گرانش زیاد کهکشانهای بزرگ باعث افزایش شدید تراکم ماده در هسته یا مرکز کهکشان میشود اما در کهکشانهای کوچک به دلیل نبود گرانش کافی این اتفاق نمیافتد. در مرکز برخی از کهکشانها از جمله کهکشان راه شیری و کهکشان آندرومدا یک سیاه چاله خیلی پر جرم وجود دارد که باعث گردش همه کهکشان دور خود میشود.
به مرکز کهکشان راه شیری مرکز کهکشانی میگویند. | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247316 |
247374 | نورالدین پیرمؤذن | نورالدین پیرمؤذن (زادهٔ ۱۳۳۷ نمایندهٔ در مجالس ششم و هفتم و عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس بود.
وی پیش از این استاد دانشگاه و ریاست بخش جراحی بیمارستان مدرس تهران، معاون آموزشی دانشکده مدرس تهران، معاون آموزشی دانشکده پزشکی شهید بهشتی، معاون آموزشی دانشکده علوم پزشکی تبریز، ریاست دانشگاه علوم پزشکی ، قائممقام وزیر بهداشت در استان بودهاست.
او در انتخابات مجلس هشتم رد صلاحیت شد. وی در حال حاضر فوق تخصص جراحی توراکس در آمریکا است.
پیرموذن بعد از رد صلاحیت از سوی شورای نگهبان در روز ۲۰ اسفند مصاحبهای جنجالی با صدای آمریکا انجام داد و طی آن نسبت به بسیاری مسائل داخلی جمهوری اسلامی ایران انتقاد کرد؛ مصاحبه او با واکنشهای مختلف مواجه شد تا جایی که وزارت اطلاعات نیز اعلام کرد به سادگی از کنار مصاحبه پیرموذن با صدای آمریکا نمیگذرد. سپس او از کشور ایران به آمریکا فرار کرد. پیرموذن سپس در اینستاگرامش از ازدواج مجدد خود خبر داد.
وی با سازمان بهداشت جهانی همکاری میکند و در فروردین ۱۳۹۹ در مصاحبه با شبکه ایران اینترنشنال از همکاری خود با سازمان بهداشت جهانی خبر داد.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247374 |
247443 | نقد اسلام | نقد اسلام، معمولاً به نقد دین اسلام در باورها، اصول یا هر عقیدهٔ مرتبط با اسلام گفته میشود که از همان نخستین مرحلههای شکلگیریاش وجود داشته است. نخستین نقدهای نوشتاری بهدست مسیحیان و یهودیان یا همانند مسلمانانی پیشین مانند ابن راوندی نوشته شده است. تا پیش از قرن نهم میلادی، برخی اسلام را بهعنوان شاخهای رادیکال از بدعتگذاری در مسیحیت میشناختند. بعدها جهان اسلام مستقیماً مورد نقد قرار گرفت. نقد اسلام در جوامع غربی بعد از حملات ۱۱ سپتامبر و عملیاتهای تروریستی دیگر مسلمانان در قرن ۲۱ م، بار دیگر، شدت گرفت. در سال ۲۰۱۴ میلادی، حدود یکچهارم (۲۶٪) کشورها و مناطق جهان قوانین ضدِکفرگویی داشتند و همچنین ۱۳٪ کشورها قوانین ضد ارتداد داشتند. در ۲۰۱۷ میلادی، ۱۳ کشور از بین کشورها با اکثریت مسلمان دارای مجازات مرگ برای ارتداد و کفرگویی بودند.
موارد شامل نقد محمّد در زندگی عمومی و شخصی اوست. مسائل مربوط به صحّت و اخلاق در قرآن، کتاب مقدس مسلمانان، نیز توسط منتقدان مورد بحث قرار میگیرد. نقدهای دیگر پرسشهایی را دربارهٔ حقوق بشر در گذشته اسلام و کشورهای اسلامی مدرن مانند رفتار با زنها، دگرباشان جنسی و اقلیتهای دینی و قومی در قوانین اسلامی را بررسی میکند. با روند رو به رشد اخیر چندگانگی فرهنگی، توانایی و خواست مهاجرین مسلمان برای جذب شدن در جوامع غربی و کشورهایی مانند هند و روسیه نیز مورد نقد واقع شدهاست.
پیشینه و کلیات.
نقد اسلام از همان اولین مرحلههای شکلگیری آن وجود داشته است. اولین نقدهای نوشتاری توسط مسیحیان نوشته شده، تا قبل از قرن نهم میلادی، برخی اسلام را بهعنوان شاخهای رادیکال از بدعتگذاری در مسیحیت میشناختند. بعدها جهان اسلام مستقیماً مورد نقد قرار گرفت. نقد اسلام در جوامع غربی بعد از حملات ۱۱ سپتامبر و عملیاتهای تروریستی دیگر مسلمانان در قرن ۲۱م بار دیگر شدت گرفت.
موارد مورد نقد شامل اخلاق محمّد، آخرین پیامبر الهی براساس اسلام، در زندگی عمومی و شخصی اوست. مسائل مربوط به صحت و اخلاق در قرآن، کتاب مقدس مسلمانان، نیز توسط منتقدان مورد بحث قرار میگیرد. نقدهای دیگر پرسشهایی را دربارهٔ حقوق بشر در گذشته اسلام و کشورهای اسلامی مدرن مانند رفتار با زنها، دگرباشان جنسی و اقلیتهای دینی و قومی در قوانین اسلامی را بررسی میکند. با روند رو به رشد اخیر چندگانگی فرهنگی، توانایی و خواست مهاجرین مسلمان برای جذب شدن در جوامع غربی و کشورهایی مانند هند و روسیه نیز مورد نقد واقع شدهاست.
از سوی دیگر، پاسخهایی از طرف دین پژوهان و محققان اسلامی به این انتقادات مطرح شده است. برخی، اغلب اشکالات وارد شده بر دین اسلام و ایجاد تقابل میان افراد و احکام آن را ناشی از سوءبرداشت از مفاهیم اسلامی میدانند. برخی دیگر این مقوله را ناشی از دینستیزی بسیاری از مخالفان و حس تقابل با اسلام یا حتی نفرت از آن دانستهاند.
اخلاق.
محمّد.
به اعتقاد مسلمانان محمّد یکی از پیامبران الهی و بنیانگذار اسلام است و بهعنوان یک الگو برای پیروان این دین به حساب میآید. منتقدینی مانند زیگموند کوئل و ابن وراق (مسلمان پیشین) برخی از اعمال محمّد را غیراخلاقی میدانند.
قتل کعب.
کعب بن اشرف یکی از مخالفان محمّد در صدر اسلام بود. کعب در یادبود کشتهشدگان بزرگ قریش اشعاری سروده است و بزرگان قریش را به برخورد با محمّد دعوت میکرد. او همچنین اشعاری اروتیک دربارهٔ زنان مسلمان سروده بود که موجب توهین به مسلمانان شده بود. کعب بن اشرف، علاوه بر فعّالیتهای تبلیغاتی بر ضد مسلمانان، مخالف فعّالیتهای اقتصادی و تجاری آنان نیز بوده است. به همین دلیل، به هنگام برپایی بازار مسلمانان در محلهٔ بقیعالزُبیر مدینه، کعب طنابهای بازار مسلمانان را برید. چون کعب از آزار محمّد و یارانش دستبردار نبود، محمّد از مسلمانان خواست تا به شر و آزار وی پایان دهند. با اعلام رضایت محمّد، چند تن از قوم اَوس که از آن جمله عبّاد بن بِشر، ابونائله سلکان بن سلامه (برادر رضاعی کعب) بودند، کعب را در خارج از قلعهٔ خود، در حوالی شِعْبالعَجوز، در بیرون مدینه، به شکل غافلگیرانهای کشتند. پس از آنکه محمّد خبر قتل کعب را میشنود برای قاتلان آرزوی شادی میکند و خدا را شکر مینماید.
سن پایین عایشه.
براساس حدیثهای منابع سنی، عایشه در هنگام عقد با محمّد شش یا هفت سال داشت و در هنگام ازدواج به سن نهسالگی رسیده بود. جریر طبری که ۲۰۰ سال پس از مرگ محمّد در ایران بهدنیا آمدهاست، در کتاب تاریخ طبری، عایشه را در هنگام ازدواج ۱۰ساله میداند. ششصد سال بعد از مرگ محمّد، ابن خلکان عایشه را در زمان عقد نُهساله و در هنگام ازدواج دوازدهساله توصیف میکند.
در قرن بیستم یک نویسندهٔ هندی بهنام محمّد علی احادیث مربوط به سن کم عایشه را زیر سؤال برد؛ او تفسیر جدید محمّد بین عبدالله خطیب تبریزی در کتاب مشکات المصابیح را سند قرار داد که در آن سن عایشه در هنگام ازدواج ۱۹ سال اعلام میشود. کالین ترنر استاد انگلیسی مطالعات اسلامی گفته است که چون ازدواج یک مرد مسن با یک دختر جوان در میان بادیهنشینان امری رایج بوده است، نمیتوان عمل محمّد در آن دوران را نامناسب دانست. کارن آرمسترانگ نویسندهٔ انگلیسی نیز میگوید «هیچ عمل زشتی در ازدواج محمّد با عایشه وجود ندارد. ازدواج غیابی برای بستن پیمان صلح در آن زمان با دخترانی حتی جوانتر از عایشه رایج بودهاست».
مسلمانان علت این امر را موقعیت محمّد به عنوان رهبر جامعهٔ قبیلهای آن زمان میدانند که ازدواجها بیشتر دلایل سیاسی داشته و محمّد اهداف والاتری از برآورده کردن نیازهای نفسانی دنبال میکرده است. به همین دلیل محمّد تا ۵۰سالگی تنها یک همسر داشت.
اخلاق در قرآن.
بهگفتهٔ برخی از منتقدان اخلاق در قرآن به نسبت اخلاق در مسیحیت و یهودیت که اسلام ادعای تکمیل آنها را دارد، پسرفت کردهاست. برای مثال دانشنامهٔ کاتولیک مینویسد «اخلاق در اسلام بدتر از اخلاق در یهودیت و بسیار بدتر از اخلاق در کتاب عهد جدید است» و همچنین مینویسد «در اخلاق اسلامی قسمتهای قابلِتحسین بسیاری وجود دارد، این قابل انکار نیست، اما هیچ اصالت و برتری در آنها وجود ندارد».
«با کسانی از اهل کتاب که نه به خدا، و نه به روز جزا ایمان دارند، و نه آنچه را خدا و رسولش تحریم کرده حرام میشمرند، و نه آئین حق را میپذیرند، پیکار کنید تا زمانی که با خضوع و تسلیم، جزیه را به دست خود بپردازند» جزیه اصولاً به مالیاتی گفته میشود که دولت اسلامی از اهل کتاب در قبال مستثنی کردن آنها از خدمت نظامی و حفاظت از آنها در مقابل تعرض دیگران، بر اساس قرارداد ذمه، از آنها دریافت میکند. شهروندان مسلمان به جای جزیه، خمس و زکات میپردازند. هریس در کتاب پایان ایمان مسلمانان تندرو را حاصل ترجمهٔ صریح قرآن میداند و نسبت به امکان وجود اسلام میانهرو شکّاک است.هنری مارتین ادعا میکند که مسئلهٔ حوریها به این دلیل مطرح شده است تا پیروان محمّد را ارضا کند. ولی در مقابل، محققان اسلامی معتقدند در حدیث ثقلین و دیگر حدیثهای مشابه به این اشاره شدهاست که «قرآن» و «اهل بیت» از یکدیگر جداییناپذیرند که در نتیجه، باید برای یافتن معانی صحیح آیههای قرآن به گفتههای آنان مراجعه کرد و تفسیرهای درست را از احادیث آنان به دست آورد. به همین جهت، در تفسیرهایی از این آیه آمدهاست که «قرآن در صدد بیان یک قانون در ارتباط با شهروندانی است که در محدودهٔ حکومت اسلامی زندگی میکنند، اما به قوانین شهروندی پایبند نیستند. در حقیقت اسلام به اهل کتاب تا زمانی که قوانین و احکام اسلام را محترم شمارند و دست به تحریک بر ضد مسلمانان نزنند و تبلیغ مخالف اسلام نکنند، نهتنها فرمان به جنگ و ریختن خون آنها نمیدهد، بلکه این اجازه را میدهد که به صورت یک اقلیت سالم مذهبی با مسلمانان زندگی مسالمتآمیز داشته باشند، و یکی از نشانههای تسلیم آنها در برابر این نوع همزیستی مسالمتآمیز، پرداخت «جزیه» است که یک نوع مالیات سرانه محسوب میشود.»
بردهداری.
برنارد لویس اعتقاد دارد که یکی از تناقضهای تلخ تاریخ جهان اصلاحات انجام شده توسط اسلام بود که به گسترش و توسعه تجارت برده در داخل و خارج از امپراتوری اسلامی منجر شد. به گفته او دستور اسلام دربارهٔ اینکه یک مسلمان نمیتواند برده باشد، باعث شد که این سرزمینهای اسلامی اقدام به وارد کردن برده از دیگر نقاط دنیا بکنند. پاتریک منینگ میگوید اسلام با پذیرش و قانونمند کردن بردهداری بیشتر در خدمت بردهداری بودهاست تا علیه آن.
با این حال این انتقاد وجود دارد که برخلاف جوامع غربی که در دورهٔ مخالفتشان با بردهداری حرکتهای مردمی ضدبردهداری در خارج از محیطهای مذهبی (خارج از کلیسا) شکل گرفت، در جوامع اسلامی هیچ گروهی با این هدف بهوجود نیامد. در دولتهای اسلامی، آموزههای اسلام بدون هرگونه پرسشی پذیرفته و بهصورت قانون درمیآمدند. اسلام، با قانونمند کردن بردهداری در گسترش تجارت آن نیز نقش ایفا کرد.
در مقابل و طبق منابع اسلامی، اسلام برای آزادی بردگان برنامه دارد بیآنکه این آزادی واکنشِ نامطلوبی در جامعه به وجود آورد. به این ترتیب که اسلام همهٔ روشهای بردهگیری را ممنوع کرده به استثنای اسرای جنگی و آن هم به این دلیل بودهاست که زندانهای آن دوران جای کافی برای حبس همهٔ اسیران را نداشته است. قرآن یک بودجهٔ دائمی یعنی یکهشتم زکات را برای آزادی بردگان اختصاص دادهاست. بر اساس فقه اسلامی، بردگان با قراردادی که با مالک خود میبندند میتوانند از دسترنج خود آزاد شوند. بهعلاوه آزادی بردگان یکی از مهمترین اعمال خیر در اسلام بهشمار میآید که پیشوایان اسلامی در انجام آن پیشقدم بودهاند؛ بهطوریکه گفته میشود علی بن ابیطالب به تنهایی هزار برده را از دسترنج خود آزاد کردهاست.
مصطفی محقق داماد اعتقاد دارد احکام امضایی اسلام به دو دستهٔ «مطلوب» و «تحمیلی» تقسیم میشوند. احکام تحمیلی نه به دلیل مطلوبیت و پسندیدگی بلکه به دلیل وجود آن در عرف و تأثیرهای اجتماعی در ممنوعیت آنها، مورد تأیید اسلام قرار گرفتهاند. این دسته احکام از عرف حاکم بر جامعه پیروی میکنند و اگر در طول زمان از عرف تغییر کنند، حکم شرع نیز تغییر مییابد. به گفتهٔ وی، بردهداری نیز یکی از آنها بودهاست.
به اعتقاد مخالفان در آغاز سدهٔ بیستم میلادی (بعد از جنگ جهانی اول) بردهداری در سرزمینهای اسلامی با فشار کشورهای غربی بهویژه انگلستان و فرانسه بهتدریج کم و غیرقانونی شد. به عقیدهٔ گوردون عدم شکلگیری جنبشهای محلی ضدبردهداری در میان مسلمانان بهدلیل حضور گسترده و ریشهدار بردهداری در قوانین اسلامی بودهاست. با قانونی کردن بردهداری و تجارت آن، اسلام این عمل غیراخلاقی را تا درجهای غیرقابل تحمل بسط و گسترش داد. در نتیجه، در هیچ مکانی از سرزمینهای اسلامی هیچ تفکر چالشی علیه بردهداری شکل نگرفت.
مسئلهٔ بردهداری در دنیای اسلام در دوران مدرن بحثبرانگیز است. منتقدان بر این باورند که دلایل سخت و محکمی دربارهٔ وجود و آثار مخرب آن موجود است. اما در سوی دیگر، مدافعین معتقدند که بردهداری در اواسط قرن بیستم میلادی در سرزمینهای اسلامی از بین رفتهاست و گزارشهای مبتنی بر وجود بردهداری در سودان و سومالی بهدلیل وجود جنگ طولانی است و نه بهخاطر خود اسلام. این در حالی است که بسیاری پژوهشگران اسلامی بعد از تعطیل شدن بردهداری در جهان اسلام در اواسط قرن بیستم میلادی به این نتیجه رسیدند که این عمل با اخلاق قرآنی ناسازگار است.
محسن کدیور با اشاره به اینکه بردگی در اسلام، به هفت شکل مختلف (بنابر نظر مشهور) میتواند به وجود بیاید، معتقد است بسیاری از علمای مسلمان معاصر شش شکل از این هفت شکل را غیرشرعی دانسته و معتقدند که بردگی فقط از طریق اسارت کفار حربی در جهاد شرعی (که در زمان کنونی و غیبت امام زمان ناممکن است) امکان دارد.
ارتداد.
کسانی که از دین اسلام، رویگردان شوند، حکمشان اعدام است.
در آیهٔ ۵۴ سوره بقره (فَاقْتُلُوا أَنفُسَکُمْ…؛ و نیز در روایات اسلامی) حکم کشتن مرتد آمدهاست.
حکم کشتن انسان مرتد، هم در دورهٔ محمّد و هم در دورهٔ علی بن ابیطالب و هم در دورههای بعد، اجرا شدهاست.
بیشتر فقیهان اسلامی قائل به وجوب قتل مرتد هستند.
براساس احکام اسلامی ارتداد به صورت تغییر دین از اسلام، تعریف میشود و به کسانی گفته میشود که پس از اسلام آوردن از این دین، روی برمیگرداند. از نظر لوئیس کوزر، ارتداد این نیست که شخص مرتد فقط دچار یک تغییر اساسی در عقیدهاش شود بلکه مرتد کسی است که حتی در عقیدهٔ جدیدش احساس رضایت ندارد و به جای تلاش در راستای تحقق آن، در حال نفی و حمله به ایمان سابقش است.
مجازات ارتداد در اسلام را گردن زدن، سوزاندن، به صلیب کشیدن یا تبعید شدن اعلام میکنند. برخی روایتهای سنتی اجازه میدهند تا شخص مرتد، توبه کند. قوانین شرعی اسلامی موافق جریمهٔ اعدام برای مرد مرتد که داوطلبانه اسلام را انکار میکند، هستند. برخی از مکتبهای اسلامی اجازه میدهند تا زنان مرتد را به جای اعدام، زندانی کنند. علاوهبر این مجازاتها ازدواج انسان مرتد از دید اسلام باطل است. بسیاری از متفکران مدرنِ مسلمان، امروزه قانون مجازات اعدام برای ارتداد را به چالش کشیدهاند. آن نوع ارتدادی که معمولاً فقیهان آن را قابلِتنبیه میدانند، نوع سیاسی آن است. به عقیدهٔ وائل بن حلاق در فرهنگی که شاکلهٔ اصلی آن مذهب و اصول اخلاقی است، ارتداد در برخی موارد همسنگِ خیانت در جوامع مدرن به حساب میآید. براساس تحقیقی در سال ۲۰۱۳ میلادی، ارتداد در ۱۳ کشور مسلمان با اعدام قابلِمجازات است. این کشورها شامل افغانستان، ایران، مالزی، مالدیو، موریتانی، نیجریه، پاکستان، قطر، عربستان سعودی، سومالی، سودان، امارات متحده عربی و یمن هستند. به عقیدهٔ منتقدان، قوانینی که تغییر دین را محدود یا غیرقانونی میدانند در تناقض صریح با اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر است.
هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه، وجدان و دین است؛ این حق شامل آزادی دگراندیشی، تغییر مذهب [دین]، و آزادی علنی [و آشکار] کردن آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی یا به اتفاق دیگران، در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و دیدهبانی آن در محیط عمومی یا خصوصی است و هیچ فردی حق اهانت و تعرض به فرد دیگری به لحاظ تمایز و اختلاف اندیشه ندارد.
به باور جوادی آملی ارتداد آن است که کسی دین را از روی منطق و تحقیق میپذیرد، با این حال دین را به بازی بگیرد و از آن اعلام بیزاری کند.
بنابر منابع اسلامی، شخص مرتد فقط با وجود شک و تردید دربارهاش اعدام نمیشود، بلکه در صورتی که عقاید خود را به زبان بیاورد یا با رفتاری کفرآمیز ارتداد خود را اظهار کند و ضدّیت و کجروی خود را آشکارا بیان و در جهت تضعیف اعتقادات دیگران تلاش کند با اینچنین حکمی روبهرو خواهد شد؛ ولی کسی که در ظاهر خود را معتقد نشان بدهد، تا زمانی که اظهار اسلام میکند کسی حق تعرض به او را ندارد. بنا به نظر اسلام، احکام ارتداد در مورد کسانی که رد و انکار خود را آشکار و علنی نمیکنند، اجرا نمیشود. بهعلاوه اینکه از نظر اسلام تجسس در حریم خصوصی افراد و تفتیش عقاید حرام است.
پیشینهٔ حکم ارتداد — به نظر برخی مفسران — به آیهٔ بر میگردد که گروهی از اهل کتاب برای ایجاد تزلزل در عقاید مسلمانان و در نتیجه تضعیف پایههای نظام اسلامی، به همکیشان خود سفارش میکردند که مسلمان شوند و پس از مدتی از اسلام دست بردارند تا به این وسیلهٔ مسلمانان را از دینشان بازگردانند.
به اعتقاد مارسل بوازار از استادان حقوق دانشگاه ژنو «علت سختگیری اسلام دربارهٔ مرتد شاید بدان جهت باشد که در نظام حکومتی و سیستم اداری جوامع اسلامی، ایمان به خدا صرفاً جنبه اعتقادی و درونقلبی ندارد، بلکه جزء بندهای پیوستگی امت و پایههای حکومت نیز محسوب میشود، به طوری که با فقدان آن قوام و دوام جامعه اسلامی متلاشی میشود و مانند قتل یا فتنه و فساد است که نمیتواند قابلِتحمل باشد.» در قانون مجازات جمهوری اسلامی ایران، از ارتداد بهعنوان جرم نام برده نشده و مجازاتی هم برایش تعیین نشدهاست؛ با این حال حکم ارتداد اشخاصی مثل سلمان رشدی و احمد کسروی از درون همین جامعه صادر شدهاست. عبدالکریم سروش در یک سخنرانی با ذکر این مسئله که توهین و ناسزا از مقوله آزادی بیان نیست و در واقع نوعی عمل است، دربارهٔ کتاب سلمان رشدی گفتهاست:
خشونت و کشتار.
جهاد (بهعنوان یک واژهٔ اسلامی) یکی از وظایف شرعی مسلمانان است. «جهاد» واژهای عربی و به معنی "کوشش" و "مبارزه" است. این واژه، ۴۱ بار در قرآن به چشم میخورد و اکثراً در عبارت رایج "جهاد فی سبیل الله" (به معنی جهاد در راه الله) بهکار میرود. جهاد یک وظیفه دینی بسیار مهم در اسلام است. قرآن بارها مسلمانان را به جهاد یا جنگ علیه کافران و ناباوران و در بعضی موارد علیه مسیحیان و یهودیان که در صدد اقدام علیه مسلمانان باشند، فرامیخواند. برنارد لوئیس، پژوهشگر تاریخ خاورمیانه، ادعا میکند که اکثریت قاطع متخصصین علوم الهی، حقوقدانها و سنتگراها (بهویژه در احادیث) در گذشته ضرورت جهاد را تنها در عملیات نظامی برداشت کردهاند. او همچنین ادعا میکند در بیشتر تاریخ ثبتشدهٔ اسلام، چه در زمان زندگی محمّد و چه پس از آن واژهٔ جهاد در معنای نظامی بهکار رفتهاست. به گفتهٔ اندرو بوستوم نیز تعدادی از جهادها مسیحیان، هندوها و یهودیان را هدف قرار دادهاند.
صرف نظر از جنگهای پس از مرگ محمّد، عبدالبهاء معتقد است جنگهای زمان محمّد جنبهٔ دفاعی داشتهاست. در «مفاوضات عبدالبهاء»، صص ۱۴–۱۹ آمدهاست: «غزوات محمّد جمیع حرکت دفاعی بوده. محمّد در میان این قبائل مبعوث شد و سیزده سال بلائی نماند که از دست این قبائل نکشید بعد از سیزده سال خارج شد و هجرت کرد ولی این قوم دست برنداشتند جمع شدند و لشکر کشیدند و بر سرش هجوم نمودند که کلّ را از رجال و نساء و اطفال محو و نابود نمایند. در چنین موقعی حضرت محمّد مجبور بر حرب با چنین قبائلی گشت این است حقیقت حال.»
اقلیتهای جنسی.
منتقدینی مانند ارشاد منجی، فعال لزبین، احسان جامی، مسلمان پیشین و آیان حریص علی رفتار اسلام نسبت به همجنسگرایان را مورد نقد قرار دادهاند. در ماه مه سال ۲۰۰۸ گروه محافظ حقوق همجنسگرایان به نام لاندا استانبول (در استانبول ترکیه) توسط دادگاهی در ترکیه از فعالیت منع شد. در این حکم، دادگاه این گروه را به زیر پا گذاشتن قانون و اخلاق براساس قانون حمایت از خانواده متهم کرد. این حکم بعدها به دادگاه عالی ترکیه منتقل و ممنوعیت فعالیت رفع شد. براساس تحقیقی در سال ۲۰۱۶، فعالیت همجنسگرایان در ۱۰ کشور اسلامی قابل مجازات با مرگ است اگرچه در بعضی از آنها هرگز از این قانون استفاده نشده است. این ده کشور عبارتند از یمن، ایران، موریتانی، نیجریه، قطر، عربستان سعودی، افغانستان، سومالی، سودان و امارات متحده عربی. مسلمان پیشین، ابن وراق، گفتهاست که محکومیت قرآن نسبت به همجنسگرایان عموماً در در عمل نادیده گرفته میشد و کشورهای اسلامی نسبت به همجنسگرایان رفتار بسیار بهتری از کشورهای مسیحی داشتند. اما اخیراً این روند تغییر کرده است.
زن در اسلام.
ازدواج موقت.
ازدواج موقت یا نکاح متعه یک نوع ازدواج قراردادی در میان مسلمانان شیعه است. زمان این نوع ازدواج در هنگام عقد مشخص است و پس از پایان زمان مشخصشده خودبهخود باطل میشود. به همین دلیل این نوع ازدواج همواره بهعنوان پوشش مذهبیِ تنفروشی مورد نقد قرار میگیرد. میسیونر مسیحی، توماس پاتریک هیوز، این نوع ازدواج را بهعنوان ادامهٔ یک رسم منحرف از عربستان قدیم نقد میکند. اما در طرف دیگر، دانشمندان دینی اسلام بر این باورند که طبق نظریههای اسلام شیعه، در ماهیت این نوع ازدواج در اسلام، هیچ گاه فقط ارتباط جنسی کوتاه و صِرف لحاظ نشده، بلکه به عنوان راهکاری برای افرادی که امکان ازدواج دائم (مانند داشتن جهیزیه، وسع مالی، ویا حتی رضایت به آشکار ساختن آن) را ندارند، و ممکن است در اثر نبود این شرایط به روابط بدون حد و مرز روی بیاورند لحاظ شده است. حتی، امکان این نیز وجود دارد که زن در ازدواج موقت، مرد را از رابطهٔ جنسی منع کند و مرد تنها اجازهٔ استفاده از دیگر مزایای آن (مانند لمس کردن بدن او) را داشته باشد. همین طور از امامان شیعه هم روایتهایی مبنی بر عدم اصرار ورزی در جهت انجام آن وجود دارد که در جهت جلوگیری از ایجاد بدبینی نسبت به احکام اسلامی بیان شدهاند.
شیعه و سنی هر دو بر سر قانونی بودن ازدواج موقت در ابتدای ظهور اسلام توافق دارند؛ ولی اهل سنت باور دارند که پیامبر در چندین اتفاق بزرگ (مانند فتح خیبر در سال ۷ هجری و پیروزی مکه در سال ۸ هجری)، ازدواج موقت را لغو کردهاست. ابن کثیر معتقد است که در آغاز اسلام، ازدواج موقت بدون شک شرعی بودهاست. بسیاری از مسلمانان اهل سنت نیز اعتقاد دارند که عمر، خلیفهٔ دوم مسلمانان، ازدواج موقت را با توجه به ممنوعیت آن در زمان محمّد منع کرده است. اما شیعیان دوازده امامی، مجاز بودن آن را از آیهای قرآنی که میگوید «و زنانی را که متعه کردهاید، مَهرشان را به عنوان فریضهای به آنان بدهید، و بر شما گناهی نیست که پس از تعیین مبلغ مقرر، با یکدیگر توافق کنید که مدت عقد یا مَهر را کم یا زیاد کنید؛ مسلماً خداوند دانای حکیم است.» به دست میآورند؛ همچنین جعفر صادق، امام ششم شیعیان، ازدواج موقت را از مسائل تقیه ناپذیر عنوان کردهاست. در مقابل حتی، روایتهایی نیز وجود دارد که ازدواج موقت پس از ازدواج دائم، یکی از اعمال مکروه بهشمار رفتهاست. علامه طباطبایی در کتاب تفسیر المیزان خود، از دیدگاه شیعه در مورد ازدواج موقت دفاع میکند و مینویسد براساس گفتههای امامان شیعه، ازدواج موقت مجاز است.
حق ارث.
براساس قوانین اسلامی، زن حق ارثبری از اعضای خانوادهاش را دارد و این حقوق بهوضوح در قرآن شرح داده شدهاند. میزان ارث زنان از مردان کمتر بوده و به شرایط بسیاری وابسته است.
برای مثال حق ارث دختر از پدر خود نصف برادرانش است.
نقض حقوق کودکان در اسلام.
ازدواج با کودکان.
در دین اسلام، ازدواج کودک زیر ۹ سال را هم با رضایت پدر، جایز است.
لذت جنسی از نوزادان.
شماری از فقیهان از جمله، سید روحالله خمینی لذت جنسی از کودک شیرخوار را هم جایز میدانند.
مقایسه با کمونیسم و فاشیسم.
نویسندگانی مانند استفان سلیمان شوارتز و کریستوفر هیچنز در کتابهای خود برخی از قسمتهای اسلام را فاشیستی میدانند. نویسنده و تاریخنگار اسکاتلندی، مالیس روسوِن که در مورد اسلام مینویسد، با تغییر نام «اسلامگرایی» به «فاشیسم اسلامی» مخالف است اما باور دارد که شباهتهای قابلِ توجهی بین این دو تفکر وجود دارد.
الکساندر دل واله، فیلسوف فرانسوی نیز در نظریهٔ اتحاد قرمز-سبز-قهوهای (کمونیسم-اسلامیسم-فاشیسم) خود، اسلامگرایی را با فاشیسم و کمونیسم مقایسه میکند.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247443 |
247444 | شهرک دانشگاه تهران | شهرک دانشگاه تهران در غرب شهر تهران در منطقه ۲۱ شهرداری تهران واقع شدهاست که از شمال به بزرگراه شهید لشگری (جاده مخصوص کرج) و از جنوب به بزرگراه فتح (جاده قدیم کرج) از غرب به کارخانه خودروسازی ایران خودرو و از شرق به پادگان میثم مشرف است. پارک جنگلی چیتگر در نزدیکی این شهرک در سمت شمال آن قرار دارد. این شهرک دارای ۸فاز و۱فاز مخصوص خوابگاه دانشجویان متأهل دانشگاه پزشکی تهران بوده و دارای ۵مرکز خرید است. مرکزیت این شهرک مسجد ان به نام مسجد چهارده معصوم و میدان میوه و تره بار و جمعیتی حدود ۱۲ هزار نفر دارد.
بهترين محله اين منطقه شهرك دانشگاه تهران همجوار با تهرانسر است .اين شهرك بعد از اكباتان و مکانی بسیار دنج برای زندگی به همراه فضای سبز عالی است. در چند سال اخير شهرك دانشگاه تهران در حال ترقي ولی به علت ساخت و ساز محدود جمعیت ثابت است.اين شهرك به عنوان دنج ترين شهرك تهران داراي محدوديت تراكم(حداكثر٣طبقه)بوده و هواي بسيار خوبي دارد به نحوي كه تقاضاي خريد واحد در اين شهرك بسيار افزايش يافته است.
در تهران سه شهرک دانشگاه وجود دارد که یکی در وردآوردشمالی(شهرک دانشگاه شریف) یکی درکیلومتر۱۲ جاده مخصوص کرج(شهرک دانشگاه تهران)و دیگری هم در پونک واقع شدهاست.
مناطق مهم.
سرای محله شهرک دانشگاه تهران
مسجد چهارده معصوم
پاساژ قائم
پاساژ میلاد
دبیرستان نورعلم
دبستان نورعلم
مخابرات شهرک دانشگاه
دسترسی.
۱_میدان آزادی، داخل پایانه آزادی اتوبوس و تاکسی میدان آزادی _شهرک دانشگاه
۲_مترو چیتگر اتوبوس مترو چیتگر _شهرک دانشگاه
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247444 |
247446 | متآرت | متآرت وبگاهی است از مجموعه سایتهای اروتیک که برهنگی و رابطه جنسی صریح را از طریق عکس و فیلم هنری کشف میکنند. این وبگاه متعلق به HLP General Partners Incorporated میباشد و واقع در سانتا مونیکا، کالیفرنیا است. این وبگاه از سال ۱۹۹۸ آنلاین بودهاست. در مه ۲۰۰۷ این سایت در لیست ۵۰۰ سایت با بیشترین بازدیدکننده در جهان الکسا اینترنت قرار گرفت.
فعالیتها.
متآرت گفته است بر روی محتوای با کیفیت بالا تمرکز دارد و باورش بر پشتیبانی از علتهای زنان، تساوی حقوق و تجارت عادلانه است. از جمله چیزهایی که در بیان ماموریت شرکت عنوان شدهاست عبارتند از: «عکاسها و مدلهای ما فقط یک منبع یا استعداد نیستند، آنها شریک شرکت و خانواده ما هستند، وجهه شرکت ما هستند.»
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247446 |
247447 | پرچم رنگینکمان (الجیبیتی) | پرچم رنگینکمان نشان اقلیتهای جنسی و جنسیتی از دهه ۱۹۷۰ است. در سال ۱۹۷۸ گیلبرت بیکر هنرمندی اهل سانفرانسیسکو این پرچم را برای جشن آزادی همجنسگرایان طراحی کرد و در ۲۵ ژوئن همان سال در (روز آزادی همجنسگرایان) بالا برده شد.
در بالای پرچم رنگ قرمز برای مردان و در پایین ان رنگ بنفش برای زنان است به این معنی که همجنسگرایان مرد و همجنسگرایان زن در تمام دنیا هستند. او الهام طراحی این پرچم را از پرچم ۵ رنگ مسابقات گرفت و پرچمی در ۸ رنگ طراحی کرد. هدف وی از انتخاب این طرح، انتقال مفهوم تنوع و گوناگونی بود. بهگفتهٔ وی «نقشی از طبیعت که نشان دهد گرایش جنسی حق همهٔ انسانها است». بین سالهای ۱۹۷۸ و ۱۹۷۹ یک رنگ از بالای پرچم حذف شد.
پیشینه.
گیلبرت بیکر این پرچم را خودش رنگآمیزی کرد و دوخت (مثل حسی که Betsy Ross کسی که اولین بار پرچم آمریکا رو طراحی کرد، داشت). اما وقتی که او طرحش را برای ساخت و تولید انبوه به تولیدکنندگان ارائه کرد، رنگ صورتی تیره، به دلایل فنی امکان ساخت و تولید نداشت. چون بیکر رنگها را دستی ساخته بود و ساخت رنگ مورد نظر او از نظر تجاری به صرفه نبود. پس پرچم ۶ رنگ شد. در ۱۹۷۹، کمیته رژه افتخار (Pride Parade Committee) تصمیم گرفت تا از پرچم بیکر استفاده کند. آنها رنگ نیلی را حذف کردند به این ترتیب میتوانستند در مسیر رژه، سه ردیف در سه رنگ را در یک سمت خیابان و سه ردیف در سه رنگ دیگر را در سوی دیگر خیابان قرار بدهند. از آن پس، استفاده از پرچم با ۶ نوار رنگی مرسوم شد.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247447 |
247451 | دستینیز چایلد | دستینیز چایلد که گاهی بهطور مخفف DC3 گفته میشود نام یک گروه موسیقی معاصر است که در سبک آر اند بیکار فعالیت میکرد. این گروه در آخرین مجموعههای کاری خود متشکل از سه عضو دختر با نامهای بیانسه نولز، کلی رولند و میشل ویلیامز بود.
این گروه تاکنون چهار آلبوم موسیقی به بازار عرضه کردهاست و آهنگهای آن چهار بار پرفروشترین تکآهنگهای آمریکا شدهاست. تاکنون بیش از صد میلیون نسخه از آهنگهای این گروه به فروش رفتهاست. گروه دستینیز چایلد به عنوان پرفروشترین گروه موسیقی زنان در طول تاریخ شناخته میشود. مجله بیلبورد این گروه را یکی از بزرگترین گروههای سه نفر موسیقی جهان دانستهاست.
این گروه در سال ۱۹۹۰ و در هوستون تگزاس تشکیل شد.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247451 |
247452 | آنری کارتیه-برسون | هانری کارتیه برسون (به فرانسوی: )، (زاده ۲۲ اوت ۱۹۰۸ در شانتلو، فرانسه – درگذشته ۳ اوت ۲۰۰۴) عکاس فرانسوی بود که در ابداع و گسترش فوتوژورنالیسم (عکاسی خبری) و همچنین عکاسی لحظهای و خیابانی نقش اساسی داشت. وی با دوربین مشهور لایکای ۳۵ میلیمتری خود به اقصی نقاط دنیا سفر میکرد و با صبر و تقریباً به صورتی نامحسوس صحنهها را ثبت میکرد.
توانایی منحصربهفردش در ثبت «لحظه قطعی» (The Decisive Moment، اینطور که او آن را مینامید)، چشم دقیقش برای طراحی صحنه، شیوه منحصربهفرد کارش و بیان ادبیاش در تئوری و عملی عکاسی، وی را به عنوان یک شخص افسانهای در میان فتوژورنالیستهای همدورهاش مطرح کرد.
کار وی و شیوهاش یک تأثیر ماندگار و دست نیافتنی داشتهاست. تک عکسها و عکس داستانهایش برای سه دهه زینت بخش معتبرترین مجلههای دنیا بودهاست و نسخههای مختلف عکسهایش بر دیوارهای موزههای آمریکا و اروپا نمایش داده شدهاست. در بازار جهانی عکس، وی تأثیر خود را بهخوبی گذاشتهاست: وی یکی از مؤسسان مگنوم بودهاست، یک آژانس عکس در نیویورک و پاریس.
زندگینامه.
هانری کارتبه برسون در سال ۱۹۰۸ در شانتلو، فرانسه در یک خانواده ثروتمند، با فرهنگ متوسط چشم به دنیا گشود. در نوجوانی یک دوربین معمولی داشت که برای عکسهای تعطیلات از آن استفاده میکرد و بعد یک دوربین ویزور۳*۴ را تجربه کرد. اما او به نقاشی نیز علاقه داشت و به مدت دو سال در استودیوپاریس تحصیل کرد. این تجربیات در نقاشی دید او را بهخوبی برای ترکیب بندی آماده کرد که به یکی از بزرگترین ابزارهای او در عکاسی تبدیل شد.
در سال ۱۹۳۱ در سن ۲۲ سالگی یکسال را به شکار در غرب آفریقا گذراند و بعد از بیمار شدن به فرانسه بازگشت. در آن زمان بود که در مارسی برای اولین بار عکاسی را بهطور جدی کشف کرد. این یک تجربه حیاتی برای او بود. یک دنیای جدید، یک شیوه نو دیدن، یک الهام درونی و غیرقابل پیشبینی از بین کادر باریک منظره یاب دوربین ۳۵ میلیمتری به روی او گشوده شد و تصور و خیال او را به آتش کشید. او خاطر نشان کردهاست که چگونه در آنزمان خیابانها را با یک احساس قوی و آماده برای برانگیخته شدن و مصمم برای به دام انداختن زندگی و سپری کردن زندگی به یک شیوه زنده و نو زیر پا میگذاشتهاست.
بدین گونه یکی از نتیجه بخشترین مشارکتها بین انسان و ماشین در تاریخ عکاسی روی داد. او به کارش با دوربین ۳۵ میلیمتری ادامه داد. سرعت، تحرک پذیری، تعداد زیاد عکس در هر حلقه فیلم و بالاتر از همه کوچک بودن دوربین و جلب توجه نکردن، با شخصیت خجالتی و سریع او سازگاری داشت.
زمان زیادی نگذشت که او مانند یک راننده حرفهای که با دنده عوض کردن ماشین را تحت اختیار دارد، کنترل دوربین را کامل بدست گرفت و دوربین به وسیلهای برای وسعت دید او بدل شد.
زمانی که جنگ جهانی شروع شد، او مدت کوتاهی در ارتش فرانسه خدمت کرد، تا در جنگ اسیر آلمانها شد و بعد از دو تلاش ناموفق از زندان گریخت و تا پایان جنگ به فعالیتهای زیرزمینی ادامه داد.
پس از جنگ وی فعالیت ژورنالیستی اش را با کمک به شکلگیری آژانس عکس مگنوم در سال ۱۹۴۷ ادامه داد. کار با مجلههای مطرح آنزمان وی را به سفرهای گوناگون در اروپا، آمریکا، چین، روسیه و هند کشاند.
کتابهای فراوانی از کارتبه برسون در دهههای ۶۰ و ۵۰ چاپ شد که معروفترین آنها «لحظه قطعی» در سال ۱۹۵۲ بودهاست.
یک رویداد مهم در کار کارتبه برسون نمایشگاه بزرگی از ۴۰۰ عکس وی بود که در سرتاسر آمریکا به نمایش درآمد. به عنوان یک ژورنالیست، کارتبه برسون لزوم منتقل کردن افکار و احساساتی را که از دیدههایش برمیخواست، احساس میکرد.
از همین رو عکسهای او بیشتر واقع گرایانه بود تا انتزاعی. وی احترام زیادی برای نظم در عکاسی خبری قائل بود، به این عنوان که هر عکس به تنهایی توانایی بازگو کردن یک داستان را داشته باشد.
بینش ژورنالیستی در واقعیتهای نهفته در انسان و رویدادهای پیرامون او، احاطه به اخبار و تاریخ و باور در نقش اجتماعی عکس همه به ماندگاری آثار او کمک میکند. وی میگوید: شان و مقام انسان یک سوژه لازم برای هر عکاس خبری است و هر عکسی جدا از اینکه چه اندازه از نظر بصری و تکنیکی درخشان باشد، نمیتواند موفق باشد مگر اینکه از عشق و روابط انسانی نشات گرفته باشد و بیانگر انسان در روبرو شدن با سرنوشتش باشد.
تعداد زیادی از پرترههای وی از افراد مشهور مانند ویلیام فاکنر با روش راحت و درخشان وی در مواجه شدن با سوژه، به تعریف دقیقی از شخصیت سوژه بدل شدهاست.
کتاب اول برسون افکارش را بهخوبی نمایان میسازد. «لحظه قطعی» آنگونه که خود برسون تعریف کردهاست عبارت است از:
«شناخت لحظهای اهمیت یک رویداد در کسری از ثانیه و همینطور پیدا کردن فرم و ترکیب دقیقی که روح آن رویداد را بنحو مناسب بیان کند.»
بعضی از منتقدان برسون را چیزی فراتر از یک شکارچی لحظات نمیدانند. این یک حقیقت است که روش «لحظه قطعی» در دستان عکاس بی هدف به شکار لحظهای تصادفی و بی گزینش نزول پیدا میکند.
والاترین نکته کار برسون نگرش ژرف به احساسات و ویژگیهای انسان و نشان دادن آن در قاب تصویر است که نمیتواند از روی شانس و اقبال بدست آمده باشد و تنها از استعدادی نادر برمیاید. لحظه قطعی و شکار لحظات تنها در این تعریف میتواند به سطحی هنری ارتقا یابد.
برسون در کتاب «لحظه قطعی» نوشتهاست:
«در عکاسی کوچکترین چیزها میتوانند بزرگترین سوژهها باشند، ویژگیهای کوچک انسان میتوانند به موضوعی مهم بدل شوند.»
بیشترین بخش عکاسی او مجموعهای از همین ویژگیها و جزئیات انسانی است که تصویر را به جهان پیرامون پیوند میدهد.
وی در جهانی تکراری زندگی میکرد که اتفاقهای خستهکننده روزمره مانند انعکاس در گودال گل ولای، تصویر با گج کشیده شده بر روی دیوار، هیکل سیاه پوش در مه همگی برای وی انعکاس حقایقی بزرگ و آشنا در ضمیر ناخودآگاه بودند. وی شاعری ضدرمانتیک بود که شعر او عکسهایش است و زیبایی را در موضوعات «همانطور که هستند» و در واقع گرایی مربوط به همین زمان و مکان کشف کرد.
تمام تصاویر وی با دوربین ۳۵ میلیمتری همراه با لنز ۵۰ میلیمتری و به ندرت عدسی تله فتو تهیه شدهاست، وسیلهای که در دست تمام عکاسان آماتور یافت میشود.
وی تمامی عکسهایش را با نور موجود میگرفت و به ندرت از فلاش استفاده میکرد.
بوسیله بکارگیری بامهارت دوربین عکاسی در ثابت کردن یک لحظه در جریان زمان، برسون برای ما گنجینهای از تصاویر باقی گذاشتهاست. ما از دیدگاه وی میتوانیم جهان را اندکی بهتر ببینیم و حقیقت و زیبایی را جایی که حدس نمیزنیم وجود داشته باشد، بیابیم.
کارتبه برسون در ۳ اوت ۲۰۰۴ در سن ۹۵ سالگی در خانهاش در استان پرووانس درگذشت و در مراسمی خصوصی با حضور بسیاری از دوستان عکاسش (که هیچیک در آن روز عکسی نگرفتند) به خاک سپرده شد. در هفتههای بعد عمدهٔ مطبوعات بینالمللی به وی ادای احترام کردند. تیتر پاریزین "مرگ غول عکاسی " بود و فرانکفورتر راندشو نوشت: "چشم قرن بسته شد". بزرگی تیتر خبر درگذشت برسون، نشان دهندهٔ اهمیت جایگاه او در "معبد رسانه هاً است. او به یکی از چهرههای ماندگار هنری قرن بیستم تبدیل شد. امتیازی منحصر به فرد برای یک عکاس فرانسوی.
جایزهها.
او موفق به دریافت جوایزی همچون: جایزه بزرگ ملی عکاسی در سال ۱۹۸۱ و جایزه هاسلبلاد در سال ۱۹۸۲ گردید.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247452 |
247453 | هما ناطق | هما ناطق (۵ خرداد ۱۳۱۳ – ۱۲ دی ۱۳۹۴) نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه در رشتهٔ تاریخ بود. وی در دانشگاه تهران و دانشگاه سوربن، تحقیقاتی در زمینهٔ تاریخ مشروطیت و دوران قاجار انجام داده بود.
تولد و تحصیلات.
هما ناطق در ۵ خرداد ۱۳۱۳ در ارومیه زاده شد. پدربزرگش یک روحانی به نام میرزا جواد ناطق بود که در مبارزات مشروطه حضور داشت. پدرش ناصح ناطق در اروپا تحصیل کردهبود و اهل ادبیات و شعر بود. اما مادرش نصرت رفیعی، از خانوادهای فئودال و در واقع فرزند پنجم میرزا تقی خان امیرکبیر بود و در خانوادهای قجری و مذهبی بزرگ شده بود.
او در کودکی به همراه خانواده به تهران نقل مکان کرد و دوران تحصیل ابتدایی را در مدرسهٔ مهر و فیروزکوهی و متوسطه را در دبیرستان انوشیروان دادگر و سپس در نوربخش (تهران) گذراند و بعد از اتمام کلاس دهم او را به انگلستان فرستادند و بعد از نزدیک به دو سال و زمانی که با داریوش شایگان آشنا شده بود، به ایران بازگشت. در سال ۱۳۳۶ برای گذراندن دورهٔ کارشناسی تا دکترا به فرانسه رفت. آنجا به سرعت به سیاست گرایش پیدا کرد و پایاننامهاش را دربارهٔ احوال و تفکر سید جمالالدین اسدآبادی نوشت. این تحقیق با کمکهزینهٔ مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه در سال ۱۳۴۶ منتشر شد. همزمان با همکاری ژیلبر لازار اقدام به ترجمهٔ اشعار شاعرانِ معاصر ایران کرد.
فعالیتهای پژوهشی و سیاسی.
ناطق در فرانسه به عضویت کنفدراسیون دانشجویان درآمد و فعالیتهای سیاسی خود را آغاز کرد. در ۱۳۴۷ به تهران بازگشت، در مؤسسهٔ مطالعات اقتصادی مشغول به کار شد. رئیس دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران سید حسین نصر که کتاب زندگی سیاسی سیدجمال اسدآبادی تألیف ناطق را دیده بود، درخواست استخدام وی را در دانشگاه مطرح کرده بود و به این ترتیب هما ناطق از سال ۱۳۴۸ تا سال ۱۳۵۹ به تدریس در دانشکدهٔ تاریخ دانشگاه تهران پرداخت. در سال ۱۳۵۲ به دانشگاه پرینستون دعوت شد و یک سال در بخش تحقیقات خاورمیانهٔ آن دانشگاه تدریس کرد.
ماشالله آجودانی بر این باور است که تمایلات سیاسی هما ناطق بر تحقیقات تاریخی او نیز سایه افکنده بود.
هما ناطق قبل از انقلاب ۵۷ با سازمان چریکهای فدایی خلق همکاری داشت. خود هما ناطق نیز دربارهٔ فعالیت سیاسیاش در قبل از انقلاب ۵۷ میگوید: «با سازمان فداییان، از نظر تاریخی همکاری کردم؛ یعنی براشون جزوات تاریخی تهیه کردم دربارهٔ مالکیت، دربارهٔ جنبش دانشجویی، دو سه تا ترجمه کردم. ولی من هرگز در زندگی عضو یک گروه سیاسی نبودم». در جریان انقلاب، جهت بازگشایی کانون نویسندگان کوشش کرد و در اردیبهشت ۱۳۶۰ به عنوان عضوِ هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران انتخاب شد. پس از انقلاب در سال ۱۳۵۹ و به دنبال انقلاب فرهنگی، به اجبار به فرانسه بازگشت.
پس از مهاجرت به فرانسه، مدتی را به تشویق غلامحسین ساعدی به تحقیق دربارهٔ رابطه ایران و عثمانی و روسیه پرداخت. در سال ۱۳۶۳ به عنوان استاد تماموقت در مؤسسهٔ پژوهشهای ایرانی دانشگاه سوربن مشغول به کار شد. ناطق در این سالها به نقد اندیشهها و کردههای سیاسی خود بهویژه در دوران انقلاب پرداخت و از مشارکت خود در آن اظهار پشیمانی کرد. وی در این باره با بیان اینکه پروندهٔ او با توجه به اینکه هم مدرّس بود و هم محقّق نابخشودنیتر است، گفته بود:
گه زدم. و به قول صادق هدایت اکنون آن گه را «قاشق قاشق» میخورم و پشیمان از خیانت به ایران، گوشهای خزیدهام تا چه پیش آید. گرچه قرنها پیش از این طالب آملی گفته بود: «پای ما کج، راهبر کج، قصد کج، گفتار کج!» بدا که شور چنان ورم داشت که اندوختهها و دانستهها را به زبالهدانی ریختم و در همرنگی با جهل جماعت به خیابانها سرازیر شدم.
هما ناطق به جهت تخصصی که دربارهٔ مشروطه داشت، نظراتی داشت که بعضاً با روایت غالب همخوان نبوده است. ناطق در گفتوگویی دربارهٔ نقش پررنگ مذهب در سیاست دهههای اخیر در ایران به نکتهای اشاره میکند و آن اینکه نفوذ مذهب و به تبع آن، روحانیت در جامعه، برخلاف تصور از دوران مشروطه و پس از آن پیریزی شده بود: «هرچقدر که ما از انقلاب مشروطه به پیشتر میریم، مذهب در ایران بیشتر تقویت میشه و حتی من به شما نمونهای را بگم که پیش از انقلاب مشروطیت، ایران پر بود از مدارس فرنگی … حتی مدرسهٔ آمریکایی در تبریز. چندین مدرسهٔ آمریکایی، روسی، چندین مدرسهٔ فرانسوی، چندین مدرسهٔ ایرانی که معلم فرانسوی داشتند، ایجاد شده بود. بعد از مشروطیت همهٔ اینها برچیده شد به خاطر نفوذ بیش از پیش روحانیت». او همچنین معتقد بود این مهاجرین و تبعیدیها بودند که گفتار و نوشتار مشروطه را شکل دادند و بر آن دمیدند و در راستای آن فعالیت کردند و نقشی برجسته و انکارناپذیر در جایگیرشدن و در نهایت پیروزی این جنبش داشتند.
یکی از دلیلهایی که کارهای هما ناطق را قابل استناد میکند، شیوهٔ برخورد او به تاریخ است. او در مورد شیوهٔ برخوردش به تاریخ، در پیشدرآمدِ «روحانیت از پراکندگی تا قدرت» نوشته است: در راهورسم پژوهش تاریخی، بیشتر از روش مورّخان فرانسوی پیروی کردهام. از آن میان از پل وین استاد تاریخ دانشگاه سوربن که «شیوهٔ نگارش تاریخ» را درجهت راهنماییِ شاگردان رشتهٔ تاریخ آراست و هنوز هم تدریس میشود. من هم کوشیدهام دانشجووار از آن متن و پژوهشهای دیگری از این دست بهره گیرم.
ناطق در سال ۲۰۰۵ عنوان دکتری افتخاری مؤسسه ملی زبانها و تمدنهای شرقی را کسب کرد.
زندگی شخصی.
هما ناطق در پاریس با ناصر پاکدامن ازدواج کرد که دو فرزند به نامهای میشا و روشنک حاصل این ازدواج بود. پاکدامن و ناطق پس از مهاجرت از یکدیگر جدا شدند.
درگذشت.
هما ناطق اول ژانویهٔ ۲۰۱۶ در آرو، روستایی در ۱۵۰ کیلومتری جنوبغربی پاریس درگذشت.
کتابخانهٔ هما ناطق.
در آستانهٔ دومین سالروزِ مرگ هما ناطق کتابخانهای به نام او در دوشنبه پایتخت تاجیکستان افتتاح شد که دربردارندهٔ ۴۰۰۰ عنوان از کتابهای اوست و قرار است شمار دیگری از کتابها و اسناد دیگر او نیز از پاریس به این کتابخانه منتقل شود.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247453 |
247454 | دیتریش فون شولتیتس | ژنرال دیتریش فون شولتیتس (۹ نوامبر ۱۸۹۴، شلوس ویز - ۴ نوامبر ۱۹۶۶، بادن-بادن):فرمانده ارشد نظامی ارتش آلمان نازی در جنگ جهانی دوم و فرماندار نظامی پاریس در روزهای پایانی اشغال آن شهر بود.
دوره خدمت.
وی طی جنگ جهانی اول در قوای آلمانی سمت ستوانی را بر عهده داشت. وی در سال ۱۹۲۹ به سمت سروان سوارهنظام برگزیده شد. بعد از آن وی به سمت فرمانده گردان سوم لشکر ۱۶ ارتش آلمان درآمد. وی در این سمت ابتدا درجه سرگردی داشت اما سپس در سال ۱۹۳۸ به درجه سرهنگ دومی رسید.
در طی جنگ جهانی دوم گردان تحت فرماندهی فون شولتیتس در فتح روتردام شرکت داشت که با پیروزی در این نبرد فون شولتیتس به نشان صلیب شوالیه مفتخر شد.
در سپتامبر ۱۹۴۰ وی به فرماندهی کل هنگ با درجه سرهنگ تمامی منصوب شد. در طی درگیریهای متحدین با نیروهای شوروی، هنگ تحت رهبری وی وظیفه محاصره شهر سواستوپول را در ژوئن ۱۹۴۲ برعهده داشت. در همان سال وی به درجه سرلشکری ارتقا یافت و در سال ۱۹۴۳ به درجه سپهبدی رسید. وی نیابت فرماندهی لشکر ۲۶۰ پیادهنظام و فرماندهی لشکر ۴۸ زرهی آلمان را برعهده داشت. از مارس ۱۹۴۴ وی در جبهه ایتالیا و از ژوئن همان سال در جبهه غرب میجنگید.
فرمانداری نظامی پاریس.
در تاریخ اول آگوست سال ۱۹۴۴ فون شولتیتس به سمت فرماندهی پیادهنظام ارتش آلمان ارتقا یافت. وی چند روز بعد در تاریخ ۷ آگوست همان سال به سمت فرماندار نظامی پاریس انتخاب شد.
فون شولتیتس با درایت خود مانع از شورش ساکنان پاریس شد. وی با مذاکره مداوم با دشمنان، ارتباط مستقیم با مردم، تظاهر به قدرت و عدم آسیب به آثار معروف پاریس مانع از شورش پاریسیها در روزهای آخر اشغال پاریس شد.
وی در ۲۵ آگوست ۱۹۴۴ به همراه ۱۷٬۰۰۰ نیروی تحت فرماندهی خود به ژنرال فرانسوی فیلیپ لوکلورک دواتکلوک و رهبر نیروهای مقاومت، هانری رول-تانگوی در ایستگاه قطار مون پارناس تسلیم شد. به خاطر عملکرد فون شولتیتس در پاریس و به ویژه در این قضیه و مانعشدن وی از شکلگیری استالینگراد دیگر بعضی وی را نجاتدهنده پاریس مینامند.
وی در فتح پاریس به دست متفقین به اسارت آنان درآمد و تا سال ۱۹۴۷ در زندان به سرمیبرد.
فون شولتیتس در نوامبر ۱۹۶۶ بر اثر صدمات مزمن حاصل از جنگ در بیمارستان اصلی شهر بادن-بادن بدرود حیات گفت. مراسم خاکسپاری وی با حضور فرماندهان ارشد نظامی فرانسه در قبرستان بادن-بادن برگزار شد و وی در همانجا به خاک سپرده شد.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247454 |
247494 | فرناز ناظرزاده کرمانی | فرناز ناظرزاده کرمانی (زاده ۱۳۳۳) پژوهشگر، نویسنده و استاد دانشگاه در رشتههای جامعهشناسی سیاسی، فلسفه و اصول علم است.
زندگینامه.
ناظرزاده کرمانی در ۱۳۳۳ در تهران زاده شد و در رشته حقوق قضایی در دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و کارشناسی ارشد خود را در روابط بینالمللی از دانشگاه داکوتای شمالی گرفت و دکترایش را در علوم سیاسی در دانشگاه تربیت مدرس اخذ کرد. همچنین دوره ۴ ساله فلسفه کلاسیک یونان را در دانشگاه آتن گذرانید.
کتابشناسی.
مقالهها.
از مقالات او میتوان به آثار زیر اشاره کرد :
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247494 |
247507 | لیموزن | لیموزن (به فرانسوی: ) نام یکی از ۲۶ ناحیه کشور فرانسه است که شامل ۳ منطقه کورز، کروز و اوت-وین میشود.
این ناحیه شامل ۷۵۰٬۰۰۰ نفر از ساکنین است که پس از جزیره کرس کمترین جمعیت را در بین نواحی فرانسه دارد.
مساحت این ناحیه بالغ بر ۱۶٬۹۴۲ کیلومتر مربع است.
نژادی از گاوهای گوشتی بسیار بزرگ جثه در این منطقه زندگی میکنند که به همین اسم نامیده میشوند.
خودروهای لیموزین را به این نام نامگذاری کردهاند.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247507 |
247513 | رؤیا صدر | رؤیا صدر (زادهٔ ۴ مرداد ۱۳۳۹ در تهران) پژوهشگر و نویسندهٔ طنزپرداز معاصر ایرانی است. رؤیا صدر در شاخه «طنز مکتوب» جشنواره مطبوعات در سال ۱۳۷۶ عنوان نفر برگزیده را کسب کردهاست و برنده جایزه شعر طنز جشنواره سوره سال ۱۳۷۴ است.
او نفر دوم جشنواره مطبوعات در سال ۱۳۷۸ بودهاست. همچنین به خاطر کتاب «بیست سال با طنز»، به عنوان پژوهشگر برتر در اولین جشنوارهٔ جایزهٔ پروین اعتصامی انتخاب شدهاست.
زندگینامه.
رؤیا صدر در ۴ مرداد ۱۳۳۹ در تهران زاده شد و کارشناسیاش را در رشته ریاضیات کاربردی از دانشگاه تهران گرفت. او مدتی در شورای سردبیری مجله زن روز فعالیت میکرد و به تدریج کارهای طنز خود را در نشریه گل آقا و برنامههای رادیویی منتشر کرد و وارد حوزه طنز شد. او همچنین چند اثر پژوهشی و فرهنگی چاپ کردهاست. وی در نوشتههایش در نشریه گل آقا به «بیبیگُل» شهرت داشت.
رؤیا صدر در سال ۱۳۸۸ کتابی به نام «طنز دات کام» را روانه دریافت مجوز کرد که بررسی تحلیلی طنز در وبلاگها با نمونه طنزها بود که مجوز نشر نگرفت و صدر آن را در وبلاگ خود با عنوان طنز وبلاگی منتشر کرد. این کتاب از سوی نشر چشمه ارائه شده بود.
این طنز پرداز اردیبهشت ماه ۱۳۹۰ نیز کتاب «شکرستان» را که به تحقیق و بررسی تحلیلی آثار زنان طنزنویس در مجلهها و نشریههای طنز میپردازد، از سوی نشر گلآذین منتشر کردهاست. از او همچنین با نام مستعار «م. مالمیرآبادی» در سال ۱۳۹۵ رمان طنز «شبهای کوشآداسی» منتشر شدهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247513 |
247514 | ۱۴۹۳ (میلادی) | در این صفحه وقایع مهم سال ۱۴۹۳ میلادی فهرست شدهاند.
وقایع مهم.
مناسبتهای فارسی
در این تاریخ سلسله آق قویونلو و قرا قویونلو بر سرزمینهای ایران حکمفرمایی میکردند و پادشاه ایران ابوالمظفر سلطان رستم بود. | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247514 |
247518 | باشو، غریبهی کوچک | باشو، غریبهی کوچک فیلمی است به کارگردانی و نویسندگیِ بهرام بیضایی، ساختهٔ سالِ ۱۳۶۴. این فیلم، پس از چند سال توقیف، نخستین بار در ۲۳ بهمنِ ۱۳۶۸ به نمایشِ عمومی درآمد.
"باشو، غریبهی کوچک" در رأیگیریهای گوناگونی از سینماگران و ناقدانِ سینمایی بهترین فیلمِ تاریخِ سینمای ایران شناخته شدهاست.
خلاصهٔ داستان.
در یک بمباران (در جنوبِ ایران در جریانِ جنگِ ایران و عراق) پسرکی به نامِ باشو، که ویرانیِ خانه و خانوادهاش را به چشم دیده، خود را پشتِ یک باری میاندازد و خوابش میبرد و هنگامی که چشم میگشاید به جایی جنگلی (در شمالِ ایران) رسیدهاست. از ترسِ انفجارهای عملیاتِ راهسازی میگریزد و در آن سوی بیشه به شالیزارِ زنی به نامِ نایی میرسد که با دو فرزندِ خردسال و در غیابِ شوهرش زندگی و کار میکند. نایی به باشو نان و آب میدهد و میکوشد بداند کیست و زبانش را بفهمد. امّا زبانِ پسرک برای او قابلِ فهم نیست؛ همچنان که باشو هم نمیتواند زبانِ محلّیِ او را دریابد. باشو در عوضِ محبتهای نایی میکوشد به او در کارها کمک کند و گمان میکند این خواستِ شویِ در سفرِ نایی هم هست؛ غافل از آن که شوهرِ نایی با حضورِ این غریبه در خانهشان مخالف است. باشو، با کشفِ این موضوع در نامهای، از خانه میرود؛ ولی نایی او را زیرِ باران مییابد و با کتک بازمیآورد. کمی بعد نایی بیمار میشود و باشو بهجایش خانه را میگرداند و چون از بهبودش نگران است برایش به شیوهٔ جنوبی خود تشت میزند. نایی در نامهای به شوهرش میگوید باشو را به جای پسر پذیرفته و نان او را از غذای خود خواهد داد. روزی سرانجام شوهر بازمیگردد و باشو با او روبرو میشود. پدر، که دست راستش را در سفر از دست داده، میپذیرد که باشو به جای دست او باشد و همهٔ خانواده یکصدا میروند که گراز را از مزرعه بتارانند.
ساخت.
«. . . "باشو غریبهی کوچک" در زمانی ساخته شد که فیلمسازان شاخص به جا مانده از زمان پیش از انقلاب برای ادامهی بقا در سینمای پس از انقلاب به ساخت فیلمهایی با محوریت کودکان روی میآورند تا از گزند احتمالی تیغ سانسور ایمنتر باشند . . . .» بیضایی در گفتگویی با ماهنامهٔ "فیلم" دربارهٔ چگونگی شکلگیری ایده اولیه فیلم میگوید که در سالهای جنگِ ایران و عراق، هرگاه به شمال کشور سفر میکرده و پناهندگان و مهاجران جنگی را که از جنوب کشور بدانجا مهاجرت کرده بودند، میدیده؛ از خود میپرسیده که اولین جنوبی که به شمال آمده، چه احساسی داشته، چه افکاری در ذهن او گذشته، چگونه حرفهایش را به دیگران منتقل کرده و چطور با آن محیط سازش پیدا کردهاست؟ وی در همان مصاحبه میگوید که ایده اصلی فیلم از سوسن تسلیمی است که مضمون اولیه را در طرح کوتاهی، با بیضایی در میان میگذارد و بیضایی از او میخواهد که خودش داستان آن را بنویسد. سوسن تسلیمی داستانِ کوتاهی مینویسد که تفاوتهایی با فیلمنامه فعلی داشته و از جمله، تأکید بیشتری بر وقایع جنگ جنوب داشت. بیضایی که گمان میکرده در آن برهه، نیازی به چنین داستانی نیست، بر اساس همان طرح اولیه، داستان دیگری مینویسد و به کانون پرورش فکری میدهد که تصویب میشود.
فیلمبرداری در پاییزِ ۱۳۶۴ تمام شد و مجلّهٔ "فیلم"ِ آذر ماه خبر داد که «بیضایی مشغول تدوین این فیلم در کانون است.»
محمّدرضا سرشار داستانِ فیلم را برگرفته از "مهاجر کوچک"ِ خودش دانسته، و مسعود فراستی برگرفته از "مادر"ِ لیوبا ورونکوا. و این داستان پیشینیان و پیروانِ فراوانِ دیگر هم دارد: مثلاً "پرواز را به خاطر بسپار" (۱۹۶۵ میلادی، فیلمشده به سالِ ۲۰۱۹ میلادی) یرژی کوشینسکی شباهت دارد با داستانِ باشو. (و کوشینسکی خود متّهم به دزدیدنِ این داستان بود.) از همانندهای همزمان و دیرتر هم میشود "آشیانه مهر" و "بهار" (۱۳۶۴) و "گل پامچال" و "شیر" (۲۰۱۶ میلادی) و "یَدو" را نام برد. با این همه، سوسن تسلیمی گفته: «باشو غریبه کوچک طرح اولیهای بود که من به بیضایی پیشنهاد کردم . . . این که فیلمنامه باشو اقتباسی است از یک داستان روسی، در تصور من نمیگنجد، چون در جریان نوشتن آن خودم حضور داشتم.»
گزینشِ بازیگر نیز از مراحلِ حسّاسِ ساختِ این فیلم بود. غیر از سوسن تسلیمی، که از آغاز در جریانِ کار بود، عدنان عفراویان و پرویز پورحسینی بازیگرانِ مهمِّ این فیلم بودند. عفراویان در اهواز کشف شد و پورحسینی نیز برگزیدهٔ بیضایی بود. تسلیمی سپستر هر دوی این انتخابها را ستود.
نمایش.
"باشو غریبهی کوچک"، پس از چند سال توقیف، با میانجیگریِ رضا براهنی آزاد شد و در ایران و چند مملکتِ دیگر به نمایش درآمد. تلویزیونهای معتبری چون آرته و ZDF و شبکهٔ اوّلِ توکیو و نیز تلویزیونِ ایران هم بارها نشانش دادند. این فیلم بارها در جشنوارههای گوناگونی نیز به نمایش درآمده − مثلاً باری در آستانهٔ بهارِ ۱۳۸۸ در جشنوارهای در ماینِ فرانسه.
در نظرِ دیگران.
پیرنگ زن روستائی فیلم و کل مناسبات او با جامعهی ده سفت و سنجیده از کار درنیامده است. . . . اگر شما تعداد زیادی از این لکّههای خطا را از روی فیلم پاک کنید، چه میماند؟ فیالواقع همان محاسبات هندسی، ریتمهای مکانیکی، فلاشبکها و آکروباسی دوربین، که در غیاب «انسان» کلاً از مقولهی صنعتاند و به جای خود هیچ بد نیستند. ولی اگر بخواهید یک مشت فوت و فن و تردستی را به نام هنر به من تحمیل کنید، نه، بنده با احترامات فائقه زیر بار نمیروم.
اکبر رادی
. . . نیمهٔ اوّل باشو غریبهٔ کوچک . . . به شدت تکانم داد.
کیانوش عیاری، ۱۳۶۹
از ۲۵ سال پیش که از ایران آمدهام فقط "باشو غریبه کوچک" ساخته بهرام بیضایی را دیدم که خیلی دوست داشتم و موقع تماشا گریه کردم.
سهراب شهید ثالث، ۲۶ دیِ ۱۳۷۶
از "باشو"ی بیضایی خوشم آمد. . . . فیلمی بود که نفس میکشید و اوّل و آخر و وسط درستی داشت.
داریوش مهرجویی
. . . من اونجا دستِ آقای بیضایی رو میبوسم با فیلمِ "باشو، غریبهی کوچک"اش. یعنی میآد واردِ این بحث میشه اتّصالِ این دو تا رو به هم معنی میکنه. اون هم به شمال میره، ولی از جنوب میآد به شمال میرسه. معنی داره اون موقع. اون میگم روشنفکری که . . .
ابراهیم حاتمیکیا
. . . از بیضایی فقط باشوی غریبه را دیدم که در آن تحسینم که به پشیزی هم نمیارزد نصیب او و بازیگرش شد.
ابراهیم گلستان، ۳ اوتِ ۲۰۱۷
"باشو، غریبهی کوچک" از ستودهترین فیلمهای ایرانی بودهاست. فرّخ غفّاری و والتر شوبرت و آرونا واسودف و محمّدرضا شجریان و آیدین آغداشلو و بهاءالدّین خرّمشاهی و جمال امید فیلم را ستودهاند، و مسعود فراستی تسلّطِ فنّی بیضایی را در انتقالِ حسِّ مِهر آفرین کرده. لورا مالوی مسئلهٔ فیلم را از ورای مانعِ زبان فهمیدنی یافته و به نظرِ خسرو دهقان «فیلم در حد قابلیت سینمای ناطق معنی و مفهوم دارد». احمد کامیابی مسک به یاد آورده که در نمایشش در پاریس تماشاکنان با چشمانِ اشکبار از تالار بیرون میآمدهاند چندان که مسئولانِ سینما برای تماشاکنانِ این فیلم دستمال اختصاص داده بودند. "باشو" در هفتهٔ اوّلِ نمایش در رم (با زیرنویسِ ایتالیایی) پرفروشترین فیلم شد. و حمید دبّاشی آن را گویاترین نمونهٔ سینماییِ نوزاییِ فرهنگیِ ایرانی دانستهاست. حتّی سالها بعد علی صمدپور دربارهٔ این فیلم گفت: «من هر چه ندانم این را میدانم که نوشته شدن چنین فیلمنامهای در آن لمحهی عجیب، یعنی پیروزی ایران . . . .»
دیگرانی هم بودهاند که این فیلم را نپسندیدهاند، مانند هوشنگ کاووسی و فریدون گله و مرتضی آوینی.
عبّاس امانت قسمت شنبهسرایی را سربازِ جنگ میداند که به خاطرِ فشارِ سانسور به صورتِ مسافری تصویر شده که نتوانسته در شهر کار بیابد. ولی، چنانکه از تصوّرِ دیگرانی چون غزاله علیزاده پیداست، «پدر خانواده» آشکارا «در جبهه است»، هرچند در دیالوگهای فیلم چیزی در این معنی گفته نمیشود. از گفتگوی بیضایی در سالِ ۱۴۰۰ با مجلّهٔ "فیلم امروز" هر دو معنیِ جبهه و کار برمیآید.
در فرهنگِ عامّه.
دامون نوردین ترانهای به نامِ «رگبار» خوانده که در آن به فیلمهای بیضایی، از جمله "باشو، غریبهی کوچک"، اشاره میشود.
جنجالها.
. . . هنوز هم برخی تصور میکنند عامل بدبختی عدنان، بیضایی است که طعم خوش موفقیت را به او چشانده و اجازه ندادهاست او در همان جهل مرکبی که قرار داشت، به حیات طبیعی خود ادامه دهد.
احمد طالبینژاد، ۱۳۹۴
این فیلم تا چهار سال پس از ساخت در توقیف بود و سالِ ۱۳۶۸ به نمایش درآمد. سرگذشتِ عدنان عفراویان بارها در رسانههایی علیهِ کارگردانِ فیلم استفاده شد و پاسخهایی از بیضایی را هم در پی داشت. فرهاد حسنزاده نیز رمانی به نامِ "آهنگی برای چهارشنبهها" (۱۳۷۷) در این باره نوشته و کامران نجفزاده نیز فیلمِ مستندِ کوتاهی به نامِ "باشو غریبه بزرگ" (۱۳۹۰) ساخته است.
ارجاعات.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247518 |
247524 | ایل سن لویی | ایل سن لویی (به فرانسوی:Île Saint-Louis): نام یکی از دو جزیره طبیعی واقع بر رود سن در شهر پاریس است (نام جزیره دیگر ایل دولاسیته است)
اسم این جزیره را به افتخار لویی نهم پادشاه فرانسه نامگذاری کردهاند.
این جزیره به وسیله پلهای متعددی از سوی دو سمت به شهر پاریس و به وسیله پل سن لویی به ایل دولاسیته مرتبط است. این جزیره در گذشته به عنوان چراگاه و انبار چوب مورد بهرهبرداری قرار میگرفت. پیشینه استفاده از این جزیره به عنوان بخشی از شهر پاریس به قرن هفدهم و از زمان هانری چهارم و لویی سیزدهم میرسد.
با اینکه این جزیره در مرکز شهر پاریس قرار دارد اما فضایی ساکت و آرام دارد. این جزیره تنها دارای یک خیابان یکطرفه و دو ایستگاه اتوبوس است و ایستگاه مترو ندارد. البته علاوه بر مناطق مسکونی که عمده فضای جزیره را تشکیل میدهد، چند رستوران، فروشگاه، کافه و بستنیفروشی نیز در خیابان اصلی این جزیره موجود است. کلیسای بزرگی نیز به نام کلیسای سن لویی-آنیل نیز در این جزیره قرار دارد.
پلهای جزیره.
پنج پل ایل سن لویی را به پاریس و ایل دولاسیته مرتبط میکنند:
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247524 |
247528 | طاهر دبیر | طاهر دبیر از جمله درباریان و دیوانسالاران در دستگاه امیر مسعود غزنوی بود که مدتی از طرف او بر ری و نواحی اطراف حکومت کرد.
در زمانی که هنوز امیر محمود زنده بود، طاهر در دستگاه پسرش مسعود، صاحب دیوان برید بود. بیهقی نقل میکند که پس از به تخت نشستن مسعود، طاهر امید داشت تا ریاست دیوان رسالت به او داده شود، اما بونصر مشکان که در زمان امیر پیشین صاحب این دیوان بود به مسعود پیوست و مسعود دیوان رسالت را بدو سپرد.
با این حال اندکی بعد، طاهر به کدخدایی ری و نواحی اطراف منصوب شد. گویا طاهر در دوران حکومت بر ری، علاقۀ بسیاری به بزم، پایکوبی و شراب داشتهاست، چنانکه بیهقی در وقایع سال ۴۲۴ هجری قمری از برپایی چنین بزمی توسط وی خبر داده است:
«یک روز وقت گل، طاهر گلافشانی کرد که هیچ ملک بر آن گونه نکند، چنانکه میانِ برگ گل، دینار و درم بود که برانداختند، و تاش و همه مقدمان نزدیک بودند، و همگان را دندان مزد داد. چون بازگشتند مستان، وی با غلامان و خاصگان خویش خلع عذار کرد و تا بدان جایگاه سخف رفت که فرمود تا مشربههای زرین و سیمین آوردند و آن را در علاقه ابریشمین کشید و بر میان بست چون کمری، و تاجی از مورد بافته و با گل سوری بیاراسته بر سر نهاد و پای کوفت و ندیمان و غلامانش پای کوفتند با گرزنها بر سر؛ و پس دیگر روز، این حدیث فاش شد و همهٔ مردم شهر، غریب و شهری از این گفتند.»
روزهای خوش طاهر در ری دیری نپایید. به زودی خبرها به مسعود در غزنین رسید. مسعود تصمیم به عزل طاهر گرفت و بوسهل حمدوی را جانشین او ساخت. پس از این ماجرا طاهر دبیر جایگاه خود را در نزد مسعود از دست داد و به هندوستان تبعید گشت.
در زمان حاکمیت طاهر بر ری، منوچهری دامغانی شاعر نامآور پارسی به شکوفایی رسید. منوچهری اشعار و قصایدی نیز در مدح وی سروده است.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247528 |
247529 | میلو پراکسیداز | میلو پراکسیداز
این آنزیم با تولید اسید هیپوکلروس در دفاع بدن در مقابل میکروارگانیسمها نقش دارد.
نارسایی در این آنزیم.
نقص در این آنزیم میتواند اولیه یا ثانویه باشد.
۱-اولیه:
۲-ثانویه:
علتهای نقص ثانویه در آنزیم میلو پراکسیداز.
در نارسایی اولیه ممکن بیماری کامل یا ناقص باشد یعنی تنها بخشی از سلولها درگیر باشند.
پیش آگهی.
معمولاً با افزایش ریسک عفونت همراه نیست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247529 |
247535 | دانشگاه پانتئون-آسا | دانشگاه پاریس ۲ یا پانتئون-آسا (به فرانسوی: ) یکی از شعب سیزدهگانه دانشگاه پاریس محسوب میشود.
عمده دانشجویان این واحد، دانشجوی رشته حقوق هستند؛ اما علاوه بر حقوق رشتههای مدیریت بازرگانی، اقتصاد، مدیریت، علوم اجتماعی و علوم سیاسی نیز در این واحد دانشگاهی آموزش داده میشود.
واحد مرکزی این دانشگاه در محله لاتن پاریس قرار دارد.وزارت علوم این دانشگاه را به عنوان دانشگاه ممتاز ارزیابی نموده است.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247535 |
247537 | دیانا آبکار | دیانا آناهیت آبکار (یا دیانا آبگار یا آناهیت آقابگیان) (زاده ۱۷ اکتبر ۱۸۵۹ - درگذشته ۸ ژوئیه ۱۹۳۷ نخستین زنی است که نامش در جهان به عنوان سیاستمدار به ثبت رسیدهاست او سفیر دولت ارمنستان در ژاپن بود.
زندگی.
وی در ۱۷ اکتبر ۱۸۵۹م، در یک خانوادهٔ ارمنی، در رانگون، متولد شد. پدرش هوُانس آقابِک از ارمنیان ایران بود که پس از ازدواج با زمروخت آوِتومیان، دختری از ارمنیان شیراز، برای گسترش فعالیتهای بازرگانی خود اصفهان را ترک و تجارتخانهٔ خود را در برمه تأسیس کرد.
دیانا، که هفتمین و آخرین فرزند خانوادهٔ آقابک بود، تحصیلات خود را در مدارس ارمنیان کلکته به پایان رساند و پس از بازگشت به خانه در ۲۹ سالگی با یک جوان ارمنی اهل جلفا به نام میکائیل آبکار، از بازرگانان جلفای اصفهان، که به کار تجارت ابریشم بین هندوستان و ژاپن اشتغال داشت، ازدواج کرد.
آبکار نیز، در ۱۸۹۱م، به همراه دیانا و دختر چند ماههشان، یانگون را ترک گفتند و در کوبه ژاپن مستقر شدند و تجارتخانهٔ جدید خود را به همراه مهمانخانهای در این شهر بندری تأسیس کردند.
دیانا یک سال پس از اقامت در کوبه نخستین رمان خود را با نام ("سوزان") منتشر ساخت. چندی بعد نیز رمان دوم خود را به نام ("داستانهای خانگی جنگ")، در مورد مردم ژاپن، به چاپ رساند.
میکائیل و دیانا صاحب چهار فرزند دیگر شدند که دو فرزندشان به علت بیماری فوت کردند، به غیر از فرزند اول خانوادهٔ آبکار مابقی فرزندان و حتی نوههای آنها در ژاپن متولد شدند. در ۱۹۰۶م میکائیل آبکار به علت بیماری درگذشت.
با کشتار ارمنیان آدانا به دست دولت عثمانی، دیانا، که نمیتوانست بیتفاوت از کنار این موضوع بگذرد، مطالبی در این خصوص در روزنامههای ژاپن منتشر ساخت و برای جلب حمایت مردم ژاپن سخنرانیهایی کرد که انعکاسی گسترده در روزنامههای ژاپن داشت.
پس از کشتار ارمنیان به دست حکومت عثمانی، حدود پانصد تن از ارمنیان، که توانسته بودند با گذشتن از سیبری در پایان ۱۹۱۰م خود را به شهر بندری ولادی وستوک برسانند، در شرایط بسیار وخیمی به سر میبردند. این گروه از ارمنیان زندگی خود را مدیون این زن نیکوکارند، او با استفاده از نفوذ خود در بین دولتمردان ژاپن توانست با جلب کمکهای دولتی به یاری آنان بشتابد، شماری را به ژاپن منتقل سازد و تحت سرپرستی خود قرار دهد و برای مابقی نیز امکانات زندگی فراهم آورد.
دیانا آبکار که به غیر از زبان مادری خود ارمنی، به زبانهای انگلیسی، هندی و ژاپنی تسلط کامل داشت. پس از استقلال ارمنستان دیانا آبکار، که نفوذ بسیاری در بین دولتمردان ژاپن داشت، آنان را ترغیب به شناسایی استقلال ارمنستان کرد و سرانجام در ۷ مارس ۱۹۲۰م ژاپن استقلال ارمنستان را به رسمیت شناخت و طی نامهای رسمی این موضوع را به کشورهای شرکتکننده در کنفرانس صلح پاریس اعلان داشت.
در ۲۱ ژوئیه ۱۹۲۰م، هامو اوهانجانیان، وزیر امور خارجهٔ وقت ارمنستان، طی حکمی دیانا آبکار را به سمت سفیر ارمنستان در ژاپن منصوب کرد. آبکار نخستین زنی است که به این سمت منصوب شد. در اول سپتامبر ۱۹۲۳م زلزلهای مهیب شهر یوکوهاما را با خاک یکسان کرد و بیش از ۱۴۳ هزار کشته بر جای گذاشت. هر چند دیانا و خانواده اش از این حادثه جان سالم به در بردند خانه و تجارتخانهٔ آنان ویران شد و در آتش سوخت.
در پی این واقعه دیانا به همراه خانوادهاش به کوبه مهاجرت کردند و با امکانات بسیار محدودی که داشت، بار دیگر کار تجارت را از سر گرفت. در همین ایام بود که یکی از دختران وی به همراه خانوادهاش از دیانا جدا شد و به آمریکا مهاجرت کرد.
از ۶۵ سالگی بیماری و ضعف بینایی و شنوایی مانع از فعالیت دیانا شد و او به ناچار مسئولیت ادارهٔ تجارتخانه را به پسرش سپرد. او در ۸ ژوئیهٔ ۱۹۳۷م درگذشت و در قبرستان مسیحیان شهر یوکوهاما، در کنار همسرش، با حضور ارمنیان ژاپن و شماری از دولتمردان این کشور به خاک سپرده شد.
پس از مرگ دیانا و به علت به وجود آمدن شرایط جنگی در ژاپن دختر دوم دیانا نیز به همراه خانواده نزد خواهرش به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد.
] at Avproduction.am
Դիանա Աբգար] at Avproduction.am
برای مطالعهٔ بیشتر.
[[رده:ارمنیان اهل هند]]
[[رده:افراد اولین جمهوری ارمنستان]]
[[رده:افراد ایرانی ارمنیتبار]]
[[رده:افراد برمهای ارمنیتبار]]
[[رده:اهالی یانگون]]
[[رده:درگذشتگان ۱۹۳۷ (میلادی)|۱۹۳۷]]
[[رده:دور از وطنهای ارمنیتبار ساکن ایران]]
[[رده:دیپلماتهای اهل ارمنستان]]
[[رده:دیپلماتهای زن اهل ارمنستان]]
[[رده:رماننویسان اهل ارمنستان]]
[[رده:روزنامهنگاران نظر اهل ارمنستان]]
[[رده:زادگان ۱۸۵۹ (میلادی)|۱۸۵۹]]
[[رده:زنان ارمنی در سیاست]]
[[رده:زنان اهل ارمنستان در سیاست]]
[[رده:زنان اهل ارمنستان]]
[[رده:سفیران ارمنستان در ژاپن]]
[[رده:سفیران زن]]
[[رده:سیاستمداران اهل ارمنستان]]
[[رده:سیاستمداران زن سده ۲۰ (میلادی) اهل ارمنستان]]
[[رده:مسیحیان اهل ارمنستان]]
[[رده:نویسندگان اهل ارمنستان]]
[[رده:نویسندگان زن اهل ارمنستان]]
[[رده:نویسندگان زن سده ۱۹ (میلادی) اهل ارمنستان]]
[[رده:نویسندگان زن سده ۲۰ (میلادی) اهل ارمنستان]]
[[رده:نویسندگان سده ۱۹ (میلادی) اهل ارمنستان]]
[[رده:نویسندگان سده ۲۰ (میلادی) اهل ارمنستان]] | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247537 |
247543 | محله لهال | لهال (به فرانسوی: ) این محله جایگاه قبلی بازارهای عرضه محصولات پروتئینی پاریس است. تا سال ۱۹۷۰ این بازار در این مکان قرار داشت. در کنار این بازار ایستگاه مرکزی متروی پاریس با نام ایستگاه شاتل لهال قرار دارد.این ایستگاه بزرگترین ایستگاه مترو در جهان است.
در سال ۱۹۷۱ این بازار تخریب و به مکان جدیدی تحت عنوان «Rungis» در حومه پاریس منتقل شد. این مرکز هماکنون بزرگترین مرکز ارائه محصولات پروتئینی در جهان است.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247543 |
247567 | جسیکا آلبا | جسیکا مری آلبا ( زادهٔ ۲۸ آوریل ۱۹۸۱) بازیگر و تاجر آمریکایی است.
او حضور در سینما و تلویزیون را در سن ۱۳ سالگی با بازی در فیلم "کمپ ناکجاآباد" و "دنیای مخفی الکس مک" آغاز کرد و در ۱۹ سالگی با بازی به عنوان بازیگر نقش اول سریال تلویزیونی "فرشته تاریکی" (۲۰۰۰–۲۰۰۲) به شهرت رسید و برای آن نامزد گلدن گلوب شد. جسیکا با بازی در فیلم "هانی" به موفقیت چشمگیری دست یافت. او خیلی زود جایگاه خود را به عنوان یک بازیگر هالیوودی تثبیت کرد و تا به امروز در فیلمهایی به ایفای نقش پرداخته که از رتبههای بالایی در باکس آفیس برخوردار بودهاند، از جمله "چهار شگفتانگیز" (۲۰۰۵)، ' (۲۰۰۷)، "موفق باشی چاک" (۲۰۰۷)، "چشم" (۲۰۰۸)، "روز والنتاین" (۲۰۱۰)، "فاکرهای کوچک" (۲۰۱۰)، و ' (۲۰۱۶).
مجلاتی از جمله "منز هلث"، "ونتی فر" و "افاچام" او را در فهرست زیباترین زنان جهان قرار دادهاند. آلبا همچنین بهطور پی در پی در بخش "مجله ماکسیم" ظاهر شدهاست.با این وجود او بازیگری نیست که در فیلم برهنه شود و به گفته خودش خطقرمزهایی دارد که از آنها عبور نمیکند. او در سال ۲۰۰۷ توسط مجله FHM به عنوان جذابترین زن جهان شناخته شد.
فیلمشناسی.
فهرست برخی از فیلمهایی که "جسیکا آلبا" در آنها به ایفای نقش پرداختهاست:
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247567 |
247570 | یوسین بولت | یوسِین بولت (زادهٔ ۲۱ اوت ۱۹۸۶) دوندهٔ جامائیکایی دو سرعت و سریعترین انسان جهان است. او رکورددار کنونی و قهرمان المپیک دو ۱۰۰ متر و ۲۰۰ متر دنیاست و به همراه همتیمیهای جامائیکاییاش رکورد دو ۴ در ۱۰۰ متر امدادی جهان را نیز در اختیار دارد. بولت نخستین دوندهٔ سرعتی است که نُه مدال طلای المپیک را کسب کرده و از سال ۱۹۷۷، که ثبت اتوماتیک زمان دو اجباری شد، تا کنون، نخستین شخصی است که بهطور همزمان رکورد دو ۱۰۰ متر و ۲۰۰ متر را در اختیار دارد.
بولت، نخستین بار رکورد دو ۱۰۰ متر را در ۳۱ مهٔ ۲۰۰۸ در مسابقات جایزه بزرگ ریباک در نیویورک به ۹ ثانیه و ۷۲ صدم ثانیه کاهش داد، که دو صدم ثانیه بهتر از رکورد هموطنش آسافا پاول بود.
بولت در المپیک پکن توانست سه مدال طلا کسب کند و همزمان رکورد دنیا و المپیک را در سه مادهٔ دو ۱۰۰ متر و ۲۰۰ متر و ۴ در ۱۰۰ متر امدادی، بشکند. او در المپیک پکن توانست رکورد دنیا را در ماده ۱۰۰ متر به ۹٫۶۹ ثانیه ترقی دهد. او همچنین موفق شد در ماده ۲۰۰ متر، رکورد ۱۲ ساله مایکل جانسون به میزان ۱۹٫۳۲ ثانیه را شکسته، ۲۰۰ متر را در ۱۹٫۳۰ ثانیه بدود. او در رقابت چهار در صد متر المپیک ۲۰۰۸ هم، به عنوان سومین دوندهٔ تیم ملی جامائیکا دوید و با رساندن چوب به آسافا پاول، به همراه سه هموطن خود رکورد خارقالعادهٔ ۳۷٫۴۰ متعلق به تیم ملی آمریکا را به میزان ۳۰ صدم ثانیه بهبود بخشیده، به ۳۷٫۱۰ ثانیه رساندند. به این ترتیب، بولت با سه مدال طلا، سه رکورد المپیک و سه رکورد جهان از چین به جامائیکا بازگشت.
او در قهرمانی جهانی برلین ۲۰۰۹ مجدداً رکورد دو ۱۰۰ متر و ۲۰۰ جهان را بهترتیب به ۹٫۵۸ ثانیه و ۱۹٫۱۹ ثانیه کاهش داد.
او در المپیک ۲۰۱۲ لندن هم سه مدال طلای خود را در این سه ماده تکرار کرد و ۱۰۰ متر را ظرف ۹ ثانیه و ۶۳ صدم ثانیه طی کرده و رکورد المپیک را ۶ صدم ثانیه بهبود بخشید.
بولت در رقابتهای جهانی ۲۰۱۵ پکن همچون دوره گذشته در سه ماده صاحب گردن آویز طلا شد. در دو ۱۰۰ متر و ۲۰۰ متر به ترتیب بازمانهای ۹٫۷۹ ثانیه و ۱۹٫۵۵ ثانیه به مدال طلا دست یافت و در دوی ۴ در ۱۰۰ متر امدادی به همراه آسافا پاول، نستا کارتر و نیکل آشمید با رکورد ۳۷٫۳۶ ثانیه زودتر از سایر تیمها از خط پایان عبور کرد و مدال طلا را به خود اختصاص داد. او این قهرمانیها را در سن ۲۹ سالگی بهدست آورد
یوسین بولت نخستین دوندهٔ جوان (۱۸ تا ۱۹ سال) بود که توانست ۲۰۰ متر را زیر ۲۰ ثانیه بدود. این ثبت رکورد در مسابقات قهرمانی جوانان جهان ۲۰۰۴ انجام شد که در آن بولت با زمان ۱۹٫۹۳ ثانیه، با شکستن رکورد جوانان جهان، که در اختیار روی مارتین قرار داشت، توانست رکورد این ورزشکار آمریکایی را بهبود بخشد.
همچنین وی توانست در المپیک ۲۰۱۶ ریو با ثبت زمان ۹ثانیه و ۸۶ صدم ثانیه در دو ۱۰۰متر قهرمان جهان شود.
رکورد شخصی او در ۴۰۰ متر نیز ۴۵٫۲۸ ثانیه است.
فوتبال.
او از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۱۹ در ای-لیگ استرالیا در باشگاه فوتبال سنترال کوئست مارینرز به عنوان وینگر چپ بازی کرد. در ۱۲ اکتبر ۲۰۱۸، او نخستین بازی خود را در یک بازی دوستانه مقابل تیم انتخابی جنوب غربی انجام داد و دو گل در نیمهٔ دوم به ثمر رساند. بولت طرفدار تیم منچستر یونایتد است.
زندگی شخصی.
فیلم مستند.
فیلم مستند من بولت هستم توسط بنجامین ترنر در سال ۲۰۱۶ بر پایه زندگی حرفهای یوسین بولت ساخته شدهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247570 |
247588 | نمادگرا | سیستمی که از مفاهیم انتزاعی به صورت سمبل (نماد) در آن استفاده شده باشد، سیستمی نمادگرا یا نماد گرایی (Symbolism) شناخته میشود.
برای نمونه دانش ریاضیات خود سیستمی است سمبلگرا که در آن از اعداد، عملگرها، توابع، پیکانها و .. به صورت نمادی از واقعیات بیرون سود برده شدهاست. | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247588 |
247620 | پر | پَر یکی از انواع روییدنیهای برونپوست (اگزودرم) است که بر پوست بدن روی دایناسورها، هم پرندگان (پرنده) و هم برخی غیر پرندگان (غیر پرنده) و احتمالاً دیگر شاهخزندهریختان تشکیل میدهند. آنها از جمله ویژگیهایی هستند که پرندگان موجود را از سایر گروههای زنده متمایز میکند.
ساختارها.
پَرها در واقع پولکهای تغییر شکل یافتهای هستند که منشأ پولک خزندگان است. آنها پیچیدهترین ساختارهای پوششی موجود در مهرهداران و نمونهای برتر از یک نوآوری پیچیده تکاملی در نظر گرفته میشوند. فرق اساسی پرندگان با سایر جانوران وجود پَر روی ((پوست ))میباشد.پَر، ساقهٔ میانی تو خالی دارد که کُرکهای ظریفی بر آن میرویند. پرها در فولیکولهای ریز در روپوست یا لایه بیرونی پوست تشکیل میشوند که پروتئینهای کراتین را تولید میکنند. بتا کراتینهای موجود در پر، نوک و پنجهها - و پنجهها، پولکها و پوسته بیرونی خزندگان - از رشتههای پروتئینی تشکیل شدهاند که با پیوند هیدروژنی به صفحه بتای پلیسهدار میپیوندند که سپس توسط پلهای دیسولفیدی به ساختارهایی حتی سختتر مانند α-کراتینهای مو، شاخ و سم پستانداران تبدیل میشوند. سیگنالهای دقیقی که باعث رشد پرها بر روی پوست میشوند مشخص نیست، اما آشکار شدهاست که فاکتور رونویسی cDermo-1 باعث رشد پرها روی پوست و پولکهای روی پا میشود.
کارکردها.
آنها برای پرواز، عایق حرارتی و ضدآب کمک میکنند. علاوه بر این، رنگ برای ارتباط و دیدگریزی کمک میکند. پرشناسی (یا دانش پر) نام علمی است که به مطالعه پرها میپردازد. این پَرها غشای محافظی را برای بدن و پوست بهوجود میآورند و بدن را از سرما و گرما و صدمه محفوظ نگه میدارند. از روی شفافی یا کِدِر بودن پَرها به آسانی میتوان به سلامت پرندگان پی برد. معمولاً بین وزن بدن و تعداد پَرها نیز نسبت مستقیمی وجود دارد. همچنین از نظر اندازه، نسبتی بین اندازه پَر و اندازه بدن دیده میشود.
پوست و پَرهای بدن پرندگان به منزله محافظی در برابر عوارض و عوامل خارجی بهشمار میرود. پوست بدن در پرندگان نازک و ظریف است و پَرها بر روی آن قرار گرفتهاست. پوست پرندگان عاری از هرگونه غده (عرقی یا چربی) میباشد و فقط در پوست ناحیه دم مقداری غده وجود دارد که به آن غدد چربی گویند و پرنده به کمک ترشحات آن پرهای خود را جلا میدهد تا طراوت خود را حفظ کنند.
پرها چندین کاربرد بهرهبرداری، فرهنگی و مذهبی دارند. پرها هم نرم هستند و هم در برای دام انداختن گرما عالی هستند؛ بنابراین، گاهی از آنها در ملافههای درجه یک، به ویژه بالش، پتو و تشک استفاده میشود. آنها همچنین به عنوان پُرکننده برای لباسهای زمستانی و رختخواب در فضای بازمانند کتهای لحافی و کیسه خواب استفاده میشوند. غازها و اردک خالدار دارای پوشش زیربنایی بزرگی هستند، توانایی انبساط از حالت فشرده و نیز از حالت رویهم برای دام انداختن مقدار زیادی هوا را دارند. از پرهای پرندگان بزرگ (اغلب غازها) برای ساختن قلم پر استفاده میشود. از لحاظ تاریخی، شکار پرندگان برای پرهای زینتی برخی از گونهها را در معرض خطر قرار داده و به انقراض گونههای دیگر کمک کردهاست. امروزه پرهای به کار رفته در مد و لباسهای نظامی از پسماند مرغداری از جمله مرغ، غاز، بوقلمون، قرقاول و شترمرغ به دست میآید. این پرها رنگ شده و دستکاری میشوند تا ظاهرشان بهتر شود، زیرا پرهای ماکیان در مقایسه با پرهای پرندگان وحشی بهطور طبیعی اغلب از نظر ظاهری کدر هستند.
گونههای پر.
ساختمان پرها در نقاط مختلف بدن پرندگان از نظر شکل و حتی رنگ و اندازه متفاوت است. پرهای بال مخصوص پرواز و سایر پرها برای گرم نگه داشتن و محافظت بدن است. پرها در پرندگان به سه دستهٔ کرکپر،
پوشپر و شاهپر (پرهای پروازی) تقسیم میشوند. پرندگان از کرکپرها برای به دام انداختن هوا در لابه لای پرها به جلوگیری از اتلاف گرما استفاده میکنند. پوشپرها هم مقاومت هوا را در برابر پرواز کاهش میدهند و بدن را حفظ میکنند. شاهپرها هم به پرنده توان پرواز میدهد که در بالها و دمها برای صعود و تعادل کاربرد دارد.
شاهپرها:
این پرها از خارج بدن پرنده را پوشانیده اند و در زیر آنها معمولاً پرهای دیگری قرار گرفتهاست. پرهای بال و دم جزو این دسته بهشمار میروند. تعداد پرهای بزرگ کم و بسته به نژاد و جنس و گونه تفاوت میکند. پرهای بزرگ دارای یک محور اصلی (quill) میباشد که در قسمت پایین توخالی و در قسمت بالا توپُر است. قسمت توخالی آن قلم پر (Calamus) نام دارد و قسمت توپُر آن محور پر (Rachis) نامیده میشود. بخش توپُر از دو طرف دارای شاخههای فرعی است که به آنها ریشه پر (barber) میگویند، از هر یک از این ریشه پرها، شاخههای فرعی دیگری به موازات هم از دو طرف جدا شده که به هر یک از آنها ریشک (barbules) گویند. شاخههای فرعی در قسمت انتهایی خود دارای انشعابات کوچکتری میباشند.
پوشپر:
این پرها معمولاً تمام بدن را فرا میگیرند و اغلب پرهای بزرگ در بعضی قسمتها روی آنها را میپوشاند (مانند بالها). وظیفه این پرها حفظ و پوشش بدن است و تعداد آنها فوقالعاده زیادتر از پرهای بزرگ است.
کرکپر:
این پرها در زیر پرهای کوچکتر قرار گرفته و داخل فولیکول کوچکی در لایه روپوست (اپیدرم) بدن فرورفته است.
طرز رویش پر.
اگرچه پرها بیشتر بدن پرنده را میپوشانند، اما تنها از بخشهای مشخصی روی پوست ایجاد میشوند. پرها از مجاری مخصوصی در پوست به نام مجرای پر یا (perylae) تشکیل میشوند. این مجاری و حفرهها در تمام نواحی بدن وجود دارد. اولین آثار بوجود آمدن این مجاری در پنجمین روز زندگی جنینی پدیدار میشود. هر پر در یک فولیکول که در پوست جنین قرار دارد، شروع به تشکیل میکند. در داخل این فولیکولها پرهای اصلی تشکیل میشود. پرهای اصلی از یک لکه در قاعده فولیکول منشأ میگیرند و به مرور رشد آن زیاد و از پوست خارج میشود، بهطوریکه پس از مدتی پرها قابل دیدن میشوند و بهتدریج بر رشد این پرها اضافه میگردد و بخشهای مختلف پر شکل میگیرند. تغذیه پرها بوسیله پولپهایی در پوست انجام میشود که دارای مویرگهای خونی هستند. این مویرگها در هنگامیکه پر هنوز میله ای است زیادتر و طولانیتر میباشد ولی بمرور زمان که قسمتهای دیگر پر تشکیل میشود کوتاهتر میگردند. در پرهایی که کاملاً به رشد انتهایی خود رسیدهاند، تقریباً این پولپها از بین میروند. اولین آثار تشکیل رنگدانههای ملانوبلاست در جنین پس از ۸۰ ساعت ظاهر میشود این ملانوبلاستها در جرم پرها جای میگیرند و طی مرحله تشکیل شدن پرها به قسمتهای مختلف پر مانند ساق اصلی، ریش، ریشک و ریشکهای فرعی میروند و سبب رنگین شدن پرها میگردند. علت تنوع رنگ پرها وجود رنگدانههای مختلف و همچنین طرز قرار گرفتن آنها میباشد.
بهطور کلی پرها در جنین به ترتیب زیر تشکیل میشوند:
در ۶ روزگی سوزن یا میله داخلی فولیکول تشکیل میشود.
در ۱۲ روزگی از پوست خارج میشود.
در ۱۸ روزگی ریشها از محور اصلی به خوبی خارج میگردند.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247620 |
247641 | ندانمگرایی | ندانمگرایی یا لاادریگری یا اَگنوستیسیزم ، نوعی شکگرایی و دیدگاهی فلسفی است که دانستن درستی یا نادرستیِ برخی ادعاها و بهطور ویژه، ادعاهای مربوط به امور فراطبیعی مانند الهیات، زندگی پس از مرگ، وجود خدا و موجودات روحانی یا حتی حقیقت نهایی را نامعلوم یا به شکل «ندانمگویی»، از اساس ناممکن میداند. لاادریگری، از گرایشهای فلسفی است که در عین باور به عینیت و واقعیت جهان، شناخت قسمتی از آن یا کل آن را ناممکن میداند.
این اصطلاح برای نخستین بار، توسط توماس هنری هاکسلی، به مفهوم ناشناختنی بودن ماوراء طبیعت بهکار رفت؛ اما پس از آن، در ادبیات فلسفی و بهویژه مارکسیستی، در معنای غیرقابل شناخت بودن جهان مادی بهکار میرود.
بسیاری از فیلسوفان و اندیشمندان، در مورد ندانم گرایی نوشتهاند که از میان آنان میتوان از توماس هنری هاکسلی، رابرت اینگرسول، برتراند راسل، ابوالعلاء معری و به خصوص خیام نام برد.
نظریههای کانت و شکاکیت، نوعی ندانمگری بهشمار میروند. هیوم نیز، از فلاسفه باورمند به این مکتب است.
ندانمگرایان حقیقت نهایی را نامعلوم میدانند و معتقد به جمله معروف دانم که ندانم سقراط، فیلسوف یونانی هستند. ندانمگرایان معتقدند که منظور سقراط این بوده که انسان هرگز نمیتواند چیزی راجع به جهان خارج را به یقین بداند، اما از احوال درونی خود به یقین میتواند معرفت (شناخت) یابد؛ پس میتواند بگوید که راجع به جهان خارج به یقین چیزی نمیداند و تناقضی پیش نمیآید. بهطور کلی ندانم گرایان میگویند اوج دانایی، اظهار به ندانستن است زیرا از طرفی دلایل کافی برای اثبات خدا وجود ندارد و از طرفی دلایل کافی برای اثبات عدم خدا نیز وجود ندارد.
انواع ندانمگرایی.
ندانمگرایی بهمعنی نداشتن دانش کافی در رد یا اثبات وجود یک پدیده است و به زیرشاخههای مختلفی تقسیم میشود. انواع آنها عبارتند از:
این که پرسش وجود یا عدم وجود خدا یا خدایان، به دلیل ناتوانایی ذاتی مان، از نظر منطقی پاسخی ندارد. یک ندانمگرای نیرومند میگوید: «من نمیتوانم بدانم که خدایی هست یا نه، همانطور که شما هم نمیتوانید بدانید».
ندانم گرایی نیرومند.
به ندانمگرایی نیرومند در این شعر از عمر خیام اشاره شدهاست:
آنان که محیط فضل و آداب شدند/
در جمع کمال شمع اصحاب شدند/رَه زین شب تاریک نبردند برون/گفتند فَسانه ای و در خواب شدند
این که وجود یا عدم وجود خدا در حال حاضر نادانسته است، اما لزوماً غیرقابل دانستن نیست؛ بنابراین، تا وقتی که شواهدی وجود ندارد، این باور را نگه خواهد داشت. یک ندانم گرای ضعیف میگوید: «نمیدانم خدایی هست یا نه، اما شاید روزی شواهدی برایش پیدا شود».
ندانمگرایی پراگماتیک (عملگرا) یا اپتیک (بیتفاوت).
دیدگاهی که میگوید با بحث و مناظره نمیتوان وجود یا عدم وجود خدا یا خدایان را اثبات کرد؛ و حتی اگر یک یا چند خدا موجود باشد به نظر میرسد که سرنوشت انسان برایشان اهمیتی ندارد؛ بنابراین وجود آنها تأثیری بر امور شخصی انسان ندارد و میبایست کمتر مورد توجه قرار بگیرند.
دیدگاه آن دسته از افراد که ادعای نمیکنند خدایی وجود داشته باشد و به هیچ نوع از آن هم اعتقادی ندارند، و در عین حال ادعا نمیکنند که به یقین هیچ خدایی وجود ندارد.
دیدگاه آن دسته از افراد که ادعای وجود هیچ خدایی نمیکنند اما هنوز به چنین وجودی اعتقاد دارند. سورن کیرکگارد معتقد بود که شناخت هیچ خدایی ممکن نیست و برای همین کسانی که میخواهند خداباور باشند باید به این اعتقاد داشته باشند که «اگر من توانایی فهم عینیِ خدا را داشته باشم، دیگر معتقد نخواهم بود؛ اما از آن جاییکه نمیتوانم چنین کنم، پس باید اعتقاد داشته باشم».
تعریف راسل از ندانمگرایی.
کتاب "چرا مسیحی نیستم" نوشته برتراند راسل که بر اساس سخنرانی سال ۱۹۲۷ وی نوشته شدهاست، به عنوان بیانیهٔ کلاسیک ندانمگرایی محسوب میشود. در این مقاله قبل از بحث در مورد نظراتش دربارهٔ آموزههای مسیحی، بهطور خلاصه در مورد برهانهای وجود خدا بحث میکند. سپس از خوانندههایش میخواهد که «بر روی دو پای خود بایستند و منصفانه و با دقت به جهان بنگرند» بدون «ترس و با تفکری آزاد».
راسل در «من یک خداناباورم یا یک ندانم گرا؟» در سال ۱۹۴۷ میگوید:
«به عنوان یک فیلسوف، اگر بخواهم برای شنوندههای فلسفی محض، سخن بگویم، باید بگویم که خود را یک ندانمگرا توصیف میکنم؛ چرا که فکر نمیکنم برهانی قاطع، وجود داشته باشد که کسی بتواند اثبات کند که خدایی وجود ندارد.
از سوی دیگر اگر بخواهم به یک آدم عامی بگویم، فکر میکنم که باید بگویم من یک خداناباور هستم؛ چرا که وقتی میگویم نمیتوانم اثبات کنم که خدایی وجود ندارد، مجبورم که همچنین به همانسان بگویم که نمیتوانم اثبات کنم که خدایان هومری، وجود ندارند».
در سال ۱۹۵۳ راسل در مقاله «ندانمگرا بودن چیست؟» میگوید:
«یک ندانمگرا فکر میکند که دانستن حقایقی در مورد خدا و زندگی بعدی آنگونه که مسیحیت و دیگر ادیان به آنها میپردازند، غیرممکن است، یا اگر غیرممکن نیست، در حال حاضر، غیرممکن است».
تفاوت ندانمگرایی و خداناباوری.
خداناباوری به معنی اعتقاد نداشتن به وجود خداست اما ندانمگرایی به معنی نداشتن دانش و دلیل کافی در اثبات وجود یا عدم وجود خداست. خداناباوری از جنس اعتقاد است اما ندانمگرایی ادعایی در مورد دانش است.
ندانمگرایی آن است که یک فرد نمیتواند به یقین ادعا کند که خدایی وجود دارد یا نه؛ بنابراین ندانمگرایی، هم با خداباوری و هم با خداناباوری سازگار است. فرد میتواند ادعای خداباوری کند در حالی که از وجود خدا اطمینان نداشته باشد. به این گرایش خداباوری ندانم گرایانه (به انگلیسی: agnostic theism) میگویند. از طرفی دیگر، فردی میتواند به خدا باور نداشته باشد بدون این که ادعا کند با اطمینان خدایی نمیتواند وجود داشته باشد. به این گرایش خداناباوری ندانم گرایانه (agnostic atheism) گفته میشود.
ندانم گرایی میتواند کاربرد غیر دینی هم داشته باشد. بهطور مثال یک کیهانشناس (Cosmologist) ممکن است بگوید در مورد نظریه ریسمان (String Theory) ندانم گراست، نه به آن باور دارد و نه باور ندارد.
از مثالهای معروف در این زمینه، قوری سماوی برتراند راسل است.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247641 |
247655 | حسن نوعیاقدم | حسن نوعیاقدم (زاده ۱۳۳۶ اردبیل) نماینده اصولگرای اردبیل، نمین و نیر در مجالس چهارم، هفتم و عضو کمیسیون اقتصادی مجلس چهارم و هیئت رییسه مجلس هفتم است.
وی پیش از نمایندگی استاد دانشگاههای اردبیل و مشاور وزیر آموزش و پرورش بوده است.
نوعی اقدم در اسفند ماه ۱۳۸۷ خود را نامزد دهم دوره انتخابات ریاست جمهوری کرد، وی شعار خود را " بهبود اقتصاد" و تشکیل " کابینه ائتلافی" قرار داد. (پارسینه) | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247655 |
247657 | سلیمان فهیمی گیگلو | سلیمان فهیمی گیگلو (زاده ۱۳۳۷) نماینده پارسآباد و بیله سوار در مجلس هفتم و عضو کمیسیون انرژی مجلس بود. وی از سال ۲۰۰۹ نیز به عنوان مجری طرح (مدیر پروژه) توسعه فاز ۱۲ که به عنوان بزرگترین فاز پارس جنوبی با بودجهای معادل هفت میلیارد و هشتصد میلیون دلار میباشد مشغول بودهاست.
وی پیش از نمایندگی مدیر عامل شرکت کاتالیست پارس بودهاست. | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247657 |
247660 | مهرانگیز مروتی | مهرانگیز مروتی (زاده ۱۳۴۱ خلخال) نماینده خلخال و کوثر در میاندوره ای مجلس ششم و سپس در مجلس هفتم و عضو کمیسیون بهداشت و درمان و فراکسیون زنان مجلس ششم بود.
او پیش از نمایندگی مدیرعامل کمیسیون امور بانوان فرمانداری، آموزشیار نهضت سواد آموزی، مدیر عامل کانون بانوان فرمانداری خلخال و نائب رئیس شورای شهر صالحیه بودهاست.
او همچنین نامزد نمایندگی دهمین دوره مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه شهرستانهای رباط کریم و بهارستان بودهاست و از شانس بالایی برای پیروزی برخوردار بود.
مهرانگیز مروتی دارای مدرک کارشناسی ارشد مدیریت و دارای کارنامه خوبی در زمان تصدی دو دوره مجلس شورای اسلامی میباشد. | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247660 |
247661 | تاکیکاردی | بیشتر شدن تعداد ضربان قلب به بیشازحد بهنجار را که عموماً بیش از ۱۰۰ ضربه در دقیقه است تُندتپشی یا تاکیکاردی میگویند. در برابر این واژه کلمهٔ کندتپشی قرار دارد و منظور از آن تعداد ضربان قلب کمتر از ۶۰ بار در دقیقهاست. البته تندتپشی همیشه بیماری نیست بلکه گاه به صورت فیزیولوژیک در پاسخ به افزایش نیاز بدن به اکسیژن در مواقعی مانند ورزش یا به علت ترشح آدرنالین در هیجانها ایجاد میشود.
تندتپشی میتواند دارای انواع مختلفی باشد. بر فرض مثال تندتپشی فوق بطنی که نوعی ضربان سریع و غیرطبیعی قلب ناشی از فعالیت الکتریکی نامناسب در دهلیزهاست. خودش به تنهایی شامل چند نوع اصلی و جداگانه است که عبارت هستند از فیبریلاسیون دهلیزی، تندتپشی فوق بطنی پاروکسیسمال یا حملهای که به اختصار (PSVT) نامیده میشود، فلوتر دهلیزی و سندرم ولف پارکینسون وایت که به اختصار(WPW) نامیده میشود.
فیبریلاسیون دهلیزی نیز یکی دیگر از انواع تندتپشی است که گاه در پزشکی ای فیب (AFib) نیز نامیده میشود، شایعترین نوع آریتمی قلبی است که در آن، تحریک الکتریکی، مسیر مشخصی را در قلب طی نمیکند. فیبریلاسیون دهلیزی هنگامی رخ میدهد که در دهلیزها موج الکتریکی تحریک جهت مشخصی نداشته باشد.
خطرات تاکی کاردی.
میزان خطرات این بیماری به شدت ضربان قلب، نوع بیماری و مدت زمان آن بستگی دارد اما میتواند برای بیمار خطرات زیر را به همراه داشته باشد:
علتهای ایجاد تاکی کاردی.
تاکی کاردی میتواند به علتهای مختلفی در فرد ایجاد شود این علتها میتواند ناشی از واکنش استرسی باشد یا حتی کم خونی. برخی از این علتها عبارتند از:
درمان.
درمان تاکی کاردی بستگی به شدت و نوع آن دارد. در حضور تاکیکاردی سینوسی، درمان معمولاً شامل استفاده از بتا بلاکرهایی مانند پروپرانولول یا متوپرولول است. اما در صورتی که همراه با آریتمیهای دهلیزی و بطنی باشد یا ضربان قلبی بسیار بالا باشد از داروهایی مانند دیگوکسین یا آتروپین استفاده میشود. در صورتی که دارو در دسترس نباشد و تاکی کاردی خفیف باشد میتوان از ماساژ شریان کاروتید برای کاهش تعداد ضربان قلب استفاده کرد. در برخی از اوقات که منشأ تُندتپشی استرس و اضطراب باشد میتوان از داروهای ضد اضطراب و ضد جنون استفاده کرد.
تاکی کاردیهای شدید (ضربان قلبی بیشتر از ۱۶۰) معمولاً همراه با آریتمی قلب همراه هستند. در صورت ظهور تاکی آریتمیهای قلبی خطرناک از شک قلبی برای درمان تندتپشی و اصلاح تاکی کاردی استفاده میشود.
DoctorNext Medical Association | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247661 |
247662 | ۱۷۲۲ (میلادی) | در این صفحه وقایع مهم سال ۱۷۲۲ میلادی فهرست شدهاند. | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247662 |
247663 | ۱۷۱۸ (میلادی) | ۱۷۱۸ (میلادی) هزار و هفتصد و هجدهمین سال تقویم میلادی است.
در این صفحه وقایع مهم سال ۱۷۱۸ میلادی فهرست شدهاند. | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247663 |
247664 | ۱۷۵۳ (میلادی) | در این صفحه وقایع مهم سال ۱۷۵۳ میلادی فهرست شدهاند.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247664 |
247669 | ناصر نصرتی | مهندس ناصر نصیری (زاده ۱۳۴۷ مغان) نماینده گرمی و دشت مغان درمجلس هفتم و عضو کمیسیون اجتماعی و فراکسیون اقلیت مجلس هفتم بود.
نطق پیش از دستور وی در جریان انتخابات ریاست جمهوری نهم به نفع هاشمی رفسنجانی منجر به جنجال در مجلس شد.
او که پیش از نمایندگی مدیر مخابرات شهرستان مغان بودهاست از حامیان ارائه لایحهای برای بستن سایت اورکات و یاهو مسنجرها در ایران بود. و از اقدام دادستان تهران در صدور دستور فیلترینگ این سایتها حمایت کرد.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247669 |
247670 | قانون حمایت از خانواده (۱۳۹۱) | قانون حمایت از خانواده به پیشنهاد قوه قضائیه در جلسه هیئت دولت محمود احمدینژاد در تیر ۱۳۸۶ تصویب و به مجلس ارسال شد. بخشهایی از این قانون مورد انتقاد فعالان سیاسی و اجتماعی قرار گرفتهاست و آن را در جهت تضعیف خانواده و مغایر با قانون اساسی میدانند گرچه از بخشهایی از مفاد این قانون نیز به عنوان اقدامات مثبت حمایت میکنند. بر اساس یکی از مواد این قانون که جنجالیترین بخش آن نیز هست، مردان برای ازدواج مجدد نیازی به اجازه و آگاهی همسر قبلی خود ندارند و تنها لازم است به دادگاه توانایی مالی خود برای داشتن زن جدید را اثبات کنند.
فراکسیون زنان مجلس هفتم پیشنهاد بازگرداندن لایحه به دولت را ارائه کرد که مورد قبول قرار نگرفت.
مجلس هشتم در اسفند ۱۳۹۰ لایحه را مصوب کرد و به شورای نگهبان ارسال نمود. این شورا در اردیبهشت مواد از آن را مبهم و مواردی را خلاف شرع اعلام نمود و لایحه را جهت اصلاح به مجلس بازگرداند. سرانجام مجلس نهم با اصلاح لایحه نظر شورا را تأمین کرد و در اسفند ۱۳۹۱ لایحه به تأیید شورا رسید و تبدیل به قانون شد.
بخشهای جنجالی لایحه.
بخشهایی از لایحه که مورد انتقاد قرار گرفتهاست:
تبصره ۱- جلسات مشاوره لزوماً با حضور افراد مورد اعتماد طرفین و ترجیحاً از خویشاوندان آنان برگزار میشود.
تبصره: ثبت نکاح موقت تابع آییننامهای که به تصویب وزیر دادگستری میرسد.
تبصره- در صورت تعدد ازدواج چنانچه مهریه حال باشد و همسر اول آن را مطالبه نماید، اجازه ثبت ازدواج مجدد منوط به پرداخت مهریه زن اول است.
میزان مهریه متعارف و میزان مالیات با توجه به وضعیت عمومی اقتصادی کشور به موجب آییننامهای خواهد بود که به وسیله وزارت امور اقتصادی و دارایی پیشنهاد و به تصویب هیئت وزیران میرسد.
منتقدان.
از همان آغاز که لایحه در کمیسیون فرهنگی مجلس تصویب شد، اعتراضهای گستردهای از سوی گروههای مختلف فعالان زن، طرفداران حقوق بشر، ناظران و تحلیلگران اجتماعی، حقوقدانان، چهرههای سیاسی و برخی مراجع به این لایحه صورت گرفت. قوه قضاییه نیز خواستار بررسی دقیقتر این لایحه شد.
آیتالله یوسف صانعی در فتوایی شاذ و مخالف فتوای مشهور مراجع در پاسخ به استفتایی دربارهٔ ماده ۲۳ فصل سوم این لایحه که جنجالیترین بخش آن نیز هم هست میگوید:
محمد خاتمی رئیس جمهور پیشین گفت که لایحه را ندیدهاست اما با توجه به شناختی که از هاشمی شاهرودی دارد حتماً نکات خوبی در آن هست. او در عین حال دادن حق ازدواج به صورت یکطرفه به مردان را جفا دانست.
رفعت بیات نماینده زن مجلس هفتم نیز این لایحه را خلاف نظرات روحالله خمینی و در جهت نابودی بنیان خانواده میداند.
مریم بهروزی دبیر کل جامعه زینب با ارسال نامهای به مجلس مخالفت تشکل متبوعش را با این لایحه اعلام کرد و آن را خطرناک خواند. او گفت «باید موجی در رابطه با این طرح در افکار عمومی ایجاد شود تا مردم متوجه شوند که در کشور چه میگذرد و جامعه زینب همگام با سایر گروههای زنان برای دفاع از ملت به ارائه نقد و پیشنهاد در ارتباط به لایحه حمایت از خانواده میپردازد».
بیش از یکصد نفر از وکیلان دادگستری نامهای با عنوان استمداد وکلای دادگستری از وکلای مجلس با تقاضای خارج کردن این لایحه از دستور کار مجلس شورای اسلامی برای نمایندگان مجلس ارسال کردند.
نظرات منتقدان.
مادههای ۱۱، ۱۷، ۱۹، ۲۰، ۲۱، ۳۰، ۳۱، ۳۸ که هدف آنها «تحکیم مبانی خانواده و جلوگیری از افزایش اختلافات خانوادگی به ویژه طلاق» بیان شدهاست: نظر برخی منتقدان بر این است که در حالی که فشارهای اقتصادی و اجتماعی و روانی موجود در جامعه از عوامل مهم طلاق بهشمار میآیند، راه حل حکومت برای کاهش آمار طلاق، دشوارتر و طولانیتر کردن روند قانونی آن است. این امر بیشتر به زیان زنان خواهد بود، چرا که آنان باید محدودیتهایی را که قانون برای زنان شوهردار تعیین میکند، سالها پس از تصمیم به طلاق نیز همچنان تحمل کنند، تا رأی قطعی صادر شود.
دیگر موارد مورد اعتراض در این لایحه شامل عدم برابری زن و مرد در حق حضانت فرزند، سن ازدواج، محدودیتهای ازدواج زنان ایرانی با مردان غیرایرانی میشود. همچنین تعدادی از حقوق زنان که هیچ ذکری از آنان به میان نیامده است.
جدال دولت و قوه قضائیه.
همزمان با بالاگرفتن انتقادات از این طرح قوه قضائیه نیز نسبت به مواد اضافه شده از سوی دولت به این لایحه انتقاد کرد. علیرضا جمشیدی سخنگو و معاون رئیس قوه قضائیه در مقالهای که در پاسخ به غلامحسین الهام، سخنگوی دولت احمدینژاد، در روزنامه جمهوری اسلامی منتشر ساخت، گفت که اساساً دخالت دولت در لوایحی که از سوی قوه قضائیه ارسال میگردد و تغییر دادن آن خلاف قانون اساسی است
گرچه انتقادات فعالان حقوق بشر و مدافع حقوق زنان تنها مواد اضافه شده از سوی دولت را شامل نشده و سایر قسمتهای لایحه را نیز شامل میشود.
بررسی لایحه در مجلس.
مجلس کلیات طرح را تصویب کرد. اما اعتراضات گسترده سبب شد تا در کمیسیون قضایی مجلس بندهایی از جمله ۲۳ و ۲۵ حذف گردد. حجتالاسلام علی شاهرخی رئیس کمیسون قضایی مجلس هشتم در این باره گفت: «حذف این دو ماده را اعلام کردیم تا اگر مجلس به بررسی لایحه ای میپردازد، بدون وجود چنین موادی باشد که خانوادهها را نگران نکند و خانوادهها بدانند ما نسبت به مسائل آنها بیتوجه نیستیم. اگر شرایط برای ازدواج مجدد همین باشد (توان مالی و کسب اجازه از دادگاه) قطعاً خانوادهها در معرض فروپاشی قرار میگیرند، لذا اینکه بدون محدودیت و شروط کافی به مرد اجازه ازدواج مجدد داده شود (طبق این ماده) آن را منطقی و معقول ندانستیم و لذا رای به حذف آن دادیم.»
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247670 |
247672 | تاریخ وصاف | تاریخ وَصّاف (نام دیگر: تجزیة الامصار و تزجیة الاعصار) از قدیمترین منابع دربارهٔ دوره ایلخانان، به زبان فارسی و نوشته شرفالدین عبداللّه شیرازی است.
به گفته وصاف، کتاب او دنباله تاریخ جهانگشای است و عطاملک جوینی در همه حال ممدوح اوست.
وصاف در ۶۹۹ق به نوشتن تاریخ خود پرداخت و بخشی از آن را در ۷۰۲ق در شام به آگاهی و نگاه غازانخان رساند و در ۷۱۲ق در سلطانیه چهار بخش نخست این اثر را به الجایتوخان تقدیم کرد. بخش پنجم آن در ۷۱۶ق (۱۳۲۶م) به پایان رسید.
وصّاف ضمن شرح وقایع تاریخی، اشعاری به عربی یا فارسی آورده که غالباً سروده خود اوست. تاریخ وصاف یکی از دشوارترین و به عبارتی متکلفانهترین متون نثر فارسی است. اطناب جملههای وصاف به سبب زیادهروی در بهرهگیری از ادبیات عرب مانع از درک درست مفاهیم و محتوی نوشتههایش شده است. به همین خاطر برای فهم آن آثاری چون: حل مشکلات تاریخ وصاف، شرح شواهد تجزیة الامصار، شرح ترکی تاریخ وصاف، تحریر تاریخ وصاف و گزیدههای آن پدید آمده است. به گفته شرفالدین شیرازی کتاب او ترکیبی از اطناب (درازگویی) و ایجاز (پیراستهنویسی) است. نویسنده مدعی است تا پیش از او کسی نتوانسته است چنین کاری را انجام دهد و او آغازگر راه است.
درونمایه.
محتوای تاریخ وصاف را به سه بخش عمده میتوان تقسیم کرد:
وصاف پس از بیان ناچیزی دربارهٔ منکوقاآن و رویدادهای پس از مرگ او، به سلطنت هولاکوخان و فتح بغداد پرداخته است. او همچنین به بیان رویدادهای حکومت جانشینان هولاکو تا میانه سلطنت سلطان ابوسعید بهادر به ذکر خاندان جوینی، اتابکان سلغری، اتابکان لر، سلاطین کرمان، دهلی، شبانکاره، مصر، جزیره کیش و آل کرت و نیز به تخت نشستن گیخاتو پرداخته است. وصاف در پایان جلد چهارم بخشی از تاریخ جهانگشای را آورده که مشتمل است بر رویدادهای قبایل مغول و تاتار و آغاز قدرت گرفتن چنگیزخان و وضع یاسا و پیروزیهای او در خراسان و فرارود و چکیدهای از تاریخ حکومت خوارزمشاهیان و سلطان جلالالدین. در این بخش، نویسنده از توجه هولاکو به باختر و دستیابی او به کتابخانه اسماعیلیان و باورهای حسن صباح و جنگهای او با سلجوقیان نیز سخن گفته است. بخش پنجم آن به دنباله سلطنت الجایتو، مرگ او و نیز روی کار آمدن ابوسعید بهادر و رویدادهای دوران او اختصاص دارد.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247672 |
247696 | فرودگاه هانهدا | فرودگاه بینالمللی توکیو فرودگاهی بینالمللی است که در شهر توکیو، پایتخت کشور ژاپن واقع شده است. این فرودگاه یکی از دو فرودگاه اصلی شهر توکیو است. این فرودگاه که به نام فرودگاه هاندا نیز مشهور است، پر رفتوآمدترین فرودگاه بینالمللی این کشور محسوب میشود.
فرودگاه بینالمللی توکیو در سال ۲۰۰۶ میلادی، ۶۵٫۵ میلیون نفر را جابجا کرد. بدین ترتیب فرودگاه بینالمللی توکیو شلوغترین فرودگاه قاره آسیا و چهارمین فرودگاه جهان از لحاظ میزان نقل و انتقال مسافر است.
فرودگاه بینالمللی توکیو، آشیانه خطوط هوایی ژاپن (Japan Airlines) یا جال (JAL) و هواپیمایی ژاپن (All Nippon Airways) یا آنا (ANA) است.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247696 |
247701 | دیسفاژی | دیسفاژی یا دُشاُوباری (به فرانسوی: ) در زبان لاتین از دو قسمت -dys بهمعنای بد و دشوار، و phag بهمعنای بلع تشکیل شدهاست و بهمعنای «دشواری در بلع» است.
دیسفاژی میتواند دائم، متناوب، پیشرونده، نسبت به تمام غذاها (دیسفاژی موتور یا حرکتی) یا فقط نسبت به غذاهای جامد (دیسفاژی مکانیکال در اوایل بروز) باشد. مشکل میتواند در حلق یا مری باشد.
دیسفاژی موتور (حرکتی) از نوع متناوب شامل بیماری اسپاسم منتشر مری (DES) و دیسفاژی موتور از نوع پیشرونده شامل آشالازی و اسکلرودرمی است.
دیسفاژی مکانیکال از نوع متناوب شامل رینگ شاتسکی و دیسفاژی مکانیکال از نوع پیشرونده شامل تنگی پپتیک و بدخیمیهای موضعی است.
دیسفاژی در حالت وخیم، که بلعیدن غیرممکن میشود، آفاژی (به فرانسوی: Aphagie) نامیده میشود.
از روشهای تشخیصی، بلع مادهٔ حاجب (باریم) است که به آن باریم سوآلو گویند.
واژهشناسی.
«دُشاُوباری» بهمعنی بلعیدن و اوباریدنِ دشوار است. پیشوند «دُش-» هممعنی و همریشه با پیشوند لاتینیِ -dys است.
جستارهای وابسته.
سرطان مری
Geriatrics. 2008 May; 63(5): 15-20. Review.
-ResultsPanel.Pubmed -RVDocSum pubmed 18447407
پیوند به بیرون.
http://www.medterms.com/script/main/art.asp?articlekey=11185
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247701 |
247703 | اکوکاردیوگرافی | اکوکاردیوگرافی یا پژواکنگاری قلب که به آن "سونوگرافی قلب" یا "اکوی قلب" هم گفته میشود روشی غیر تهاجمی است که با استفاده از امواج صوتی، ساختمان داخلی قلب به تصویر کشیده میشود و در حقیقت به عنوان استاندارد تشخیص بیماریهای قلبی تلقی میشود.
در این روش از سونوگرافی استاندارد دو بعدی ، سه بعدی و داپلر برای ایجاد تصاویر از قلب استفاده می شود.
به طور معمول اکوکاردیوگرافی در تشخیص، مدیریت و پیگیری بیماران با هر گونه بیماری قلبی مشکوک یا شناخته شده مورد استفاده قرار می گیرد. این روش یکی از پرکاربردترین روشهای تشخیصی در بیماران قلب و عروق است. اکوکاردیوگرافی میتواند اطلاعات مفیدی از جمله اندازه و شکل قلب، ظرفیت پمپاژ و همچنین محل و میزان هرگونه آسیب بافتی را مشخص کند. اکوکاردیوگرام همچنین میتواند تخمینهای دیگری از عملکرد قلب مانند محاسبه برون ده قلب، کسر جهشی و عملکرد دیاستولیک (میزان آرامش قلب) به پزشکان ارائه دهد.
اکوکاردیوگرافی ابزاری مهم در ارزیابی ناهنجاری دیواره قلب در بیماران مشکوک به بیماری قلبی است. ابزاری است که به تشخیص زودرس سکته قلبی کمک می کند. همچنین، با ارزیابی کسر جهشی، در درمان و پیگیری بیماران مبتلا به نارسایی قلبی مهم است.
اکوکاردیوگرافی می تواند به تشخیص انواع کاردیومیوپاتی، مانند کاردیومیوپاتی هیپرتروفیک ، کاردیومیوپاتی متسع و بسیاری موارد دیگر کمک کند. استفاده از استرس اکوکاردیوگرافی میتواند به تعیین اینکه آیا درد قفسه سینه یا علائم مرتبط با آن مربوط به بیماری قلبی است یا خیر کمک کند. بزرگترین مزیت اکوکاردیوگرافی این است که تهاجمی نیست و هیچ خطرات و عوارض جانبی مشخصی ندارد.
اکوکاردیوگرام نه تنها می تواند تصاویر سونوگرافی از ساختارهای قلب ایجاد کند، بلکه میتواند با استفاده از سونوگرافی داپلر ارزیابی دقیقی از خون جریان یافته به بافت قلب ایجاد کند. داپلر رنگی و همچنین داپلر طیفی برای به نصویر کشیدن هرگونه ارتباط غیر عادی بین دو طرف چپ و راست قلب ، نشتی خون از طریق دریچه ها (نارسایی دریچه ای) و تخمین میزان باز بودن دریچه ها (یا باز نشدن آنها) استفاده میشود.
پزشک سوئدی اینگ ادلر، فارغ التحصیل دانشگاه لوند که به عنوان "پدر اکوکاردیوگرافی" شناخته میشود، اولین فردی بود که از تصویربرداری اکو در تشخیص بیماری قلبی استفاده کرد، در حقیقت ، ادلر در سال 1953 با استفاده از رفلکتوسکوپ اولتراسونیک Firestone-Sperry ، اولین اکوکاردیوگرافی را ایجاد کرد.
انواع اکوکاردیوگرافی.
پژواکنگاری قفسهگذر (Transthoracic Echocardiography).
شایعترین نوع اکوکاردیوگرافی است که در حال حاضر مورد استفاده قرار میگیرد و یک روش بدون درد و غیر تهاجمی است. غیر تهاجمی بدین معنا است که هیچ گونه جراحی بر روی بدن انجام نشده و هیچ وسیلهای نیز به داخل بدن شما وارد نمیشود.
پژواکنگاری تنشی (Stress Echocardiography).
این نوع از اکوکاردیوگرافی در حقیقت جزئی از تست استرس قلب (cardiac stress test) محسوب میشود. در این تست بیمار با مصرف دارو یا ورزش زیر نظر پزشک باعث افزایش ضربان قلب خود میشود. بعضی از ناهنجاریهای قلبی مثل بیماری عروقی قلب در صورت افزایش ضربان قلب آسانتر تشخیص داده میشوند.
پژواکنگاری مریگذر(Transesophageal Echocardiography).
آئورت و بعضی قسمتهای قلب از راه پژواکنگاری قفسهگذر به سختی بررسی میشوند از اینرو در صورتی که پزشک نیاز به بررسی این قسمتها داشته باشد از پژواکنگاری مریگذر استفاده میکند.
در این حالت کاوشگر دستگاه اکوکاردیوگرافی که به انتهای یک لوله منعطف متصل شده از راه دهان وارد مری شده و از راه مری ساختمانهای پشت قلب بررسی میشود..
پژواکنگاری قلب جنین (Fetal Echocardiography).
در این اکو قلب جنین، امکان تشخیص نارساییهای قلب در مراحل اولیه رشد جنین فراهم میشود و به دنبال آن میتوان اقدامات درمانی را سریعتر آغاز کرد. این روش معمولاً برای بررسی بیماریهای مادرزادی و آریتمیهای قلب استفاده میشود. اکوکاردیوگرافی که اغلب از هفته شانزدهم بارداری به بعد انجام میشود، برای جنین و مادر خطر و عارضهای ندارد و انجام آن برای تمام جنینها لازم نیست.
شرایط مادر برای لزوم انجام اکو قلب جنین.
شرایط جنین برای لزوم انجام اکو قلب جنین:
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247703 |
247720 | مکران | مَکْران یا مُکْران یا مِکْران (به : ، به ) نامیست که در طول تاریخ به مناطق جنوبی بلوچستان که در امتداد ساحل بلوچستان به طول ۶۰۰ مایل (حدودا ۱۰۰۰ کیلومتر) از راس الکوه در غرب جاسک و حد میناب در ایران تا شرق لس بیله و نزدیکی بندر کراچی در پاکستان گستردهاست گفته میشد.
"ایالت مَکُران" یا مکران یا زمین مکران نام جغرافیایی است که در تاریخ پس از اسلام بر ناحیه ای از کرمان تا رود سند گفتهاند. حافظ ابرو در کتاب جغرافیا جلد ۳ صفحه ۱۲ مینویسد حد شرقی کرمان، زمین مکران است. بیابانی که بین کرمان و بحر است این بیابان میان کرمان و سجستان (سیستان امروزی) و خراسان واقع شده و جنوبی کرمان بحر مکران است. در بعضی منابع اروپایی سدههای ۱۶ تا ۱۸ از ایالت مکران نام برده شدهاست. در دورههای مختلف تاریخی این منطقه خودمُختار و تحت اداره خوانین محلی بودهاست که عموماً خود را رعایای دولت ایران مینامیدند. امپراتوری بریتانیا در سده هیجده این منطقه را جزو هند و مستعمره بریتانیا نمود. امروزه در هند و در پاکستان شهرهایی بنام مکران وجود دارد. مکران در دورههای مختلف تاریخی بخشی از قلمرو ایران بودهاست. مکران در نوشتههای مسالک و ممالک و التقویم الاقالیم دوم و از کرمان تا رود مهران (ایندوس) نامیده شدهاست. (سفرنامه مارکوپلو نیز مکران را شرح دادهاست) در بعضی اسناد و نقشههای تاریخی اروپایی و بعضی نوشتههای عربی دریای عرب امروزی نیز بحر مکوران بیان شدهاست.
کوههای خشک و بایر کرانههای مکران از دید جغرافیای طبیعی دنباله کویر است، که تا آنجا گسترش یافته. گویا در سدههای میانه این سرزمین از آنچه اکنون دیده میشود، حاصلخیزتر بوده ولی هیچگاه از دید دارایی دارای اهمیت نبودهاست. جغرافینویسان پیشین اسامی بسیاری از شهرهای مکران را در کتابهای خود ثبت نمودهاند ولی هیچکدام بهطور گسترده از آن شهرها یاد نکردهاند. مهمترین درآمد مکران از نیشکر و یک گونه شکر سفید موسوم به پانیذ بودهاست که از آنجا به سرزمینهای مجاور صادر میگردیده.
کاربرد و مرز های کنونی.
مکران که یونانی ها آن را گدروسیا نامیدند با گذر تاریخ رفته رفته کوچک تر و به سمت جنوب بلوچستان محدود می شده؛ چنانچه در اواخر ساسانیان و اوایل عصر اسلامی سرزمین گدروسیا شامل پنج ایالت پارادان،توران،مکران و سیستان بود. با اینکه پارادان از صفحه تاریخ محو شد و توران جای خود را به منطقه کلات داده اما باز هم گستره مکران کاهش یافته و محدود به جنوب بلوچستان شده است.<br>
مکران امروزه به جنوب بلوچستان و خط ساحلی دریای مکران که میان دو کشور ایران و پاکستان تقسیم شده اطلاق می شود که از غرب با استان کرمان و گیاوان زمین در استان هرمزگان،از شمال با منطقه سرحد بلوچستان در استان سیستان و بلوچستان، از شرق با مکران پاکستان در ایالت بلوچستان پاکستان و از جنوب به دریای مکران منتهی می شود.<br>
مکران ایران به همراه سرحد بلوچستان دو منطقه بلوچستان ایران، در استان سیستان و بلوچستان را تشکیل می دهند.
تاریخچه.
برخی مورخان مکران را با تمدن (مَگان یا ماکان) یکسان میپندارند.
مگان نام تمدنی کهن است که در حدود قبل۲۵۰۰ تا ۵۵۰ پیش از میلاد وجود داشتهاست که تاریخ پیدایش آن هم دوره سومری ها و آکدی ها تخمین زده می شود. و گستره آن بر بخش های جنوب بلوچستان و بخش هایی از عمان و امارات متحده عربی می رسید.در متون سومری و آکدی به مگان یا ماکان اشاره مستقیم شده چنانچه نارام سین پادشاه بزرگ آکدی لقب اکدی سامی «ملک» را به فرمانروای مغلوب مگان داد. مگان به خاطر کشتیسازی و قابلیتهای دریاییاش شهرت داشت: یک کشتی مگان قادر به حمل حدود 20 تن بار بود که هر کدام را به یک کشتی مهیب تبدیل میکرد.در متون یافت شده مربوط به سومریان هم از مگان به عنوان یکی از شرکای تجاری مهم سومریان یاد شدهاست که مس و دیوریت مورد نیاز بینالنهرین از آنجا تأمین میشدهاست.
این پژوهش ها باعث شد که هانسمن ریشه نام مکران را از واژه قدیمی و اشاره شده ماکان یا مگان در متون سومری و آکدی بداند که بدون تردید ماکان در کتیبه های سومری و آکدی با ماکا یا مکا در کتیبه های هخامنشی یکسان است.
واراهامیهیرا در دانشنامه مشهور خود از مردمان غرب شبه قاره هند تحت عنوان Makara نام بردهاست.
آریان گزنفون مورخ یونانی از اصطلاح Icthyophagy (یونانی باستان: ) برای ساکنان مناطق شمال بحر مکران کنونی استفاده کردهاست.
Icthyophagy اصطلاحی عمومی به معنی «ماهی خواران» است که توسط جغرافی دانان یونانی عهد باستان برای جوامع ساکن در کنار دریاها گفته میشد.
حال آنکه در مکران، صرفا نواحی ساحلی با دریا مرتبط هستند و بخش اعظم این منطقه بیابانی و کویری و کیلومترها دور از دریا ست.
سرزمین مکران به لحاظ موقعیت مکانی با ساتراپی مکا یکی از ساتراپیهای ایران در دوران هخامنشیان تطابق دارد.
از مکا در کتیبههای به جامانده از دوران هخامنشیان در بیستون و تخت جمشید به عنوان ساتراپی چهاردهم ایران در عهد داریوش یاد شدهاست.
ابوریحان بیرونی در کتاب خود تحقیق ماللهند بیان میکند که خط ساحلی شبه قاره هند از تیز، پایتخت مکران، آغاز میشود.
یاقوت حموی (۵۷۴–۶۲۶ ه.ق) جغرافیدان و تاریخنویس مشهور در کتاب معجم البلدان در باب حرف میم در مورد دلیل نامگذاری مکران به این نام چنین مینویسد: «همانگونه که ذکر شد، سیره نویسان میگویند که: مکران به نام مکران بن فارک بن سام بن نوح علیه السلام نامگذاری شدهاست زیرا او به این منطقه آمده و در آنجا سکنی گزیدهاست»
میتوان گفت سدهها سرزمین امروز بلوچستان، مکران نامیده میشدهاست. جهانگردان عرب نیز به نام مکران یا مکوران از این منطقه یاد کردهاند.
نامشناسی.
مکُّران: مک + ران. مک، مچ، مغ، در زبان بلوچی به معنی نخل است. مکران یعنی سرزمین دارای نخل. نخلستان. این نام از جغرافیای طبیعی منطقه گرفته شده است.
مکران در دوران اسلامی رایج شده ولی بیشتر پژوهشگران این نام را مرتبط با نامهای دوران پیش از فتح اسلام میدانند. ارتباط با واژه مکا، مگان، از ساتراپیهای هخامنشیان میدانند. نویسندگان سدههای سیزده تا پانزده میلادی غالباً، واژه کیج (گچ) و مکران را استعمال میکردند و مارکوپولو نیز این منطقه را در سفرنامه خود کیس مکوران و عربها (تیز مکران) نامیدهاست بنظر میرسد تیز تغییر یافته گیچ باشد.
در کتاب تاریخ تمدن ویل دورانت، نام قدیمی مکران، گدروسیا ذکر شدهاست. (اسکندر قصد داشت به دریای شرقی برود اما سربازانش از همراهی او سرباز زدند و ناچار شد تا از مسیر گدروسیا، به بلوچستان وارد شود.
هماکنون بخش جنوبی بلوچستان در قسمت واقع در خاک پاکستان تحت عنوان «کیچ مکران» و قسمت واقع در خاک ایران صرفاً «مکران» شناخته میشود.
کتاب خلیج فارس منتشر شده توسط دولت بریتانیا و وزارت خارجه انگلیس، بخش ایرانی مکران را مکران پارس نامیدهاست.
کتاب خلیج فارس که ۱۹۱۷ توسط دولت بریتانیا منتشر شدهاست مناطق و آبادیها و شهرهای «مکران پارس» را از بندر عباس تا گوادور نام بردهاست. مکران فارس نامی است که در کتب عربی در دوره تسلط پارسیان بر ممالک مکران بکار رفتهاست و بنظر میرسد انگلیسیها واژه مکران پارس را از منابع عربی گرفتهاند.
ادبیات.
فردوسی در شاهنامه در باب رزم کیکاووس با شاه هاماوران(شاه مکران) به عدم ستیزهجویی و استقبال گرم بزرگان و پهلوانان مکران از کیکاووس و به سلامت گذشتن سپاهیانش از مکران اشاره میکند:
همچنین در داستان سیاوش نیز در نامه افراسیاب به فرمانده سپاه توران که حاوی دستور او برای گرفتن باج و خراج از سرزمینهای مختلف است بار دیگر از مکران نام برده شدهاست:
فردوسی در جایی دیگر در باب ستایش سلطان محمود غزنوی و در شرح جنگ بزرگ کیخسرو سومین پادشاه کیانی با افراسیاب، پادشاه توران، به خونخواهی پدرش ،سیاوش، به درگیری و جنگ میان کیخسرو و شاه مکران و متعاقباً کشته شدن شاه مکران و قتل و غارت سپاهیان کیخسرو در مکران اشاره میکند.
در پی شکست افراسیاب و متواری شدن او کیخسرو در پی او روان شد و نخست پیکی نزد خاقان چین فرستاد که وی سر اطاعت خم کرد و کسی نیز نزد شاه مکران فرستاد. اما شاه مکران از اطاعت از وی سر باز زد و کهتری را نپذیرفت و قاصد را نیز به خواری از دربار خود راند و به کی خسرو پیغام داد اگر بیآزار از مکران عبور کند هیچ آسیبی متوجه وی نخواهد شد اما اگر تصمیم به ورود سپاهیانش به مکران داشته باشد باشد در برابر ویرانی مکران سکوت نخواهد کرد و با پاسخ سختی روبرو خواهد شد:
کیخسرو پس از این شنیدن این سخنان به سوی ختن رفت و سه ماهی در آنجا ماند و پس از آن به سوی مکران بازگشت، مجدداً فرستادهای نزد شاه مکران فرستاد و از او توشه راه سپاه را خواست و تهدید کرد که اگر اطاعت نکند لشکریانش مکران را ویران خواهند نمود.
اما این بار نیز شاه مکران زیر بار اطاعت از کیخسرو نرفت و سپاهی عظیم برای رویارویی با وی گرد آورد اما در اوان جنگ شاه مکران کشته شد. برخی از اطرافیان کیخسرو به وی پیشنهاد دادند که سر از تن شاه مکران جدا کند اما وی با این کار موافقت نکرد و جدا کردن سر شهریاران را خلاف مروت دانست و در کمال احترام وی را به گونه ای که شایسته بود دفن کرد.
پس از چیرگی کیخسرو بر مکران سپاهیان وی روی به تاراج و غارت مکران گذاشتند و هیچ کودک و زن و پیری را از آسیب خود در امان نگذاشتند اما پس از مدتی، با فروکش کردن خشم کیخسرو و با پا درمیانی بزرگان و پارسایان مکران وی به سپاهیانش دستور توقف قتل و غارت را داد و پس از گذشت سالی مکران را ترک کرد.
فرخی سیستانی از شعرای نامدار پارسی گوی سده پنجم در قصیده ای در ستایش ملک ایاز از مقامات و مقربان دربار سلطان محمود غزنوی میسراید:
مردمشناسی.
ساکنان بومی سرزمین مکران قوم بزرگ بلوچ هستند.
نگارخانه.
مستند مکران در سال ۱۴۰۰ توسط یاسین قاسمی بجد ساخته شد. در خلاصه داستان این فیلم آمدهاست: «مستند مکران تصاویری از نقاط دیدنی و جاذبههای زیبای بلوچستان و شهر چابهار را به نمایش میگذارد. نقاطی که در دنیا کمنظیر هستند. تپه گل افشان با خاصیت درمانی، کوههای مینیاتوری با قدمت ۵ میلیون سال، جنگل حرا، سواحل و اسکلههای زیبا، تلاقی صحرا و دریا در روستایی شگفتانگیز و اما پیرمرد روستایی که سالیان سال با هزینه شخصی خودش از تمساحها مراقبت میکند تا نسلشان منقرض نشود.» | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247720 |
247721 | پریکارد | پریکارد (به فرانسوی:Péricarde) یا پیراشامه قلب نوعی ساک از جنس بافت فیبروزه است که اطراف قلب، ماهیچه و ابتدای رگهای بزرگ آن را احاطه کرده است و بر دو قسمت لایه سیروز (به انگلیسی:serous layer) و لایه فیبروز (به انگلیسی: fibrous layer) میباشد. در آب شامه (بین پیراشامه و برون شامه) حدود ۵۰ سیسی مایع سروزی وجود دارد التهاب پریکارد قلب را پریکاردیت مینامند که در صورت تراوش مایع به داخل پریکارد آن را ترشح آبشامه یا افیوژن پریکارد میگوییم.
پریکارد ضربه گیر قلب نیز هست. هنگامی که به قلب ضربهای وارد شود مایع سروزی ضربه را به دیگر نقاط قلب پخش میکند تا فشار کمتری به یک نقاط قلب وارد شود.
اهمیت بالینی.
پریکاردیت، التهاب پریکارد، معمولاً باعث درد قفسه سینه میشود که با صاف دراز کشیدن تشدید میشود و ممکن است هنگام سمع، اصطکاک پریکارد ایجاد کند. اغلب منشأ ویروسی یا کمتر باکتریایی دارد و میتواند به دنبال آنفارکتوس میوکارد باشد. درمان معمولاً شامل مسکنها و ضد التهابها و در موارد خاص با کلشیسین است. پریکاردیت مزمن ممکن است به پریکاردیت انقباضی منجر شود که بهطور بالقوه پریکاردکتومی را ضروری میکند.
افیوژن پریکارد، تجمع مایع در فضای پریکارد، میتواند ناشی از پریکاردیت، نارسایی کلیه یا تومورها باشد. افیوژنهای قابل توجه میتواند منجر به تامپوناد قلبی شود که با اختلال در پر شدن قلب، پارادوکسوز پالس و پیامدهای بالقوه کشنده مشخص میشود. پریکاردیوسنتز میتواند مایع اضافی را حذف کند. افیوژنهای مکرر ممکن است با روش پنجره پریکارد یا یا پریکاردیوستومی مدیریت شود.
فقدان مادرزادی پریکارد نادر است و معمولاً در سمت چپ است. اغلب علائمی ایجاد نمیکند اما میتواند با سایر ناهنجاریهای قلبی و یافتههای تصویربرداری متمایز همراه باشد.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247721 |
247722 | واصف آدیگوزلف | واصف آدیگوزلف (واصف آدیگوزل) (۲۸ ژوئیه ۱۹۳۵ - ۱۵ سپتامبر ۲۰۰۶) آهنگساز آذربایجانی بود.
پدر وی زلفی آدیگوزلف خواننده مشهوری بود. واصف در ۱۳ سالگی اولین موسیقی خود را برای شعر آذربایجان صمد وورغون نوشت.
واصف در سال ۱۹۵۹ از کنسرتوار آذربایجان در رشته پیانو و آهنگسازی فارغالتحصیل شد.
آثار.
مابقی.
مابقی آثار وی شامل ۴ کنسرتو برای پیانو و ارکستر سمفونیک و بیش از ۱۵۰ ترانه برای سینما است.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247722 |
247726 | رندی پاش | راندولف فردریک «رندی» پاش (۲۳ اکتبر ۱۹۶۰ - ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۸) استاد آمریکایی علوم رایانه، تعامل انسان و رایانه و طراحی در دانشگاه کارنگی ملون در پیتسبرگ پنسیلوانیا بود و نویسنده پرفروش که آوازهٔ جهانی برای سخنرانی «آخرین سخنرانی» در ۱۸ سپتامبر ۲۰۰۷ در کارنگی ملون بدست آورد. در تابستان ۲۰۰۷ پس از آنکه دریافت سرطان لوزالمعده او به مرحله نهایی رسیدهاست به اندیشهٔ ارائهٔ آن پرداخت.
اوایل زندگی و تحصیلات.
پاش در بالتیمور، مریلند به دنیا آمد و در کلمبیا، مریلند بزرگ شد. پس از اتمام دبیرستان اکلند میلز در کلمبیا، مدرک کارشناسی علوم رایانه خود را از دانشگاه براون در ماه مه ۱۹۸۲ و دکترای خود را در همین رشته از دانشگاه کارنگی ملون در اوت ۱۹۸۸ دریافت کرد. در هنگامی که تحصیلات دکترای خود را به پایان میرساند، در مرکز تحقیقاتی زیراکس پالو و ادوبی دورهٔ کوتاهی استخدام شده بود.
پیشه.
پاش استادیار و دانشیار در دپارتمان علوم رایانه دانشگاه ویرجینیا در دانشکده مهندسی و علوم کاربردی آن از سال ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۷ بود که پس از آن فرصتی کاری در مهندسی تصور والت دیسنی و هنرهای الکترونیک یافت.
در ۱۹۹۷ استادیار دانشگاه کارنگی ملون در علوم رایانه، تعامل انسان و رایانه و طراحی شد.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247726 |
247761 | امیرالمؤمنین | امیرالمؤمنین یک لقب اسلامی است که در لغت به معنی «امیر و فرمانده مؤمنان» است.
کاربرد لقب.
این لقب با مضمون سیاسی و دینی در منابع اسلامی در بین مسلمانان رواج داشتهاست. تاریخ پژوهان متفقالقولند هنگامی که شخص خلیفه بهطور خاص مورد خطاب قرار میگرفت از لقب «امیرالمؤمنین» استفاده میگردید. امیرالمؤمنین در لغت به معنی «امیر و فرمانده مؤمنان» است. شیعیان معتقدند این لقب پس از مرگ محمد برای علی به کار میرفتهاست ولی اهل سنت عقیده دارد بعد از درگذشت محمد، عمر اولین خلیفهای بود که لقب امیرالمؤمنین را برای خود به کار برد. به نوشته تاریخ پژوهان این لقب را نخستین بار توسط عمر به کار گرفته شد.
به نوشته ابن خلدون، عبدالله ابن جحش اولین کسی بود که به عمر این لقب را داد، برخی دیگر عمرو عاص و عدهای نیز مغیرة بن شعبه را اولین کسانی میداند که به عمر این لقب را دادند؛ هرچند عبدالله ابن جحش قبل از خلافت عمر درگذشته و نمیتوانسته اعطاکننده این لقب باشد.
دیدگاه اهل سنت.
مسلمانان اهل سنت از لقب امیرالمؤمنین برای همهٔ خلفای راشدین، اموی و عباسی استفاده کردهاند.
دیدگاه شیعیان.
شیعیان دوازدهامامی لقب و عنوان امیرالمؤمنین را منحصر به علی بن ابیطالب میدانند و نه تنها استعمال این لقب را برای خلفای راشدین و غیر راشدین جایز نمیدانند که حتی آن را از خصایص علی بن ابی طالب دانسته و به کاربردن این لقب را برای سایر امامان خود هم جایز نمیدانند (مگر در حال تقیه که به کار بردن این لقب برای غیر از علی بن ابیطالب هم گاهی به کار رفتهاست). دلیل شیعیان بر این امر این است که میگویند محمد این لقب را برای علی به کار برده و دیگران را از نامگذاری بدان نهی کردهاست. اما شیعیان اسماعیلیه آن لقب را برای خلفای فاطمی نیز استفاده میکنند و زیدیه آن را برای هر امامی علوی که امامتش را با جنگ بنیان نهاده استفاده میکنند. شیعیان دوازدهامامی استدلالشان باتوجه به حدیثی از محمد است.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=247761 |